۱/۰۱/۱۳۸۶

قوقولی قو قو موسیو پوله

قوقولی قوقو موسیو پوله،ژان روش،1974

قوقولی قو قو موسیو پوله
همراه با تحلیل دو فیلم کوتاه دیگر ژان روش
استفان بدن
محسن قادری


چکیده داستان
لم،ملقب به موسیو پوله(آقا مرغ فروش)سوار برماشین ژیان درب و داغانی برای خرید مرغ راهی روستا می شود تا سپس آنها را در بازار نیامه به فروش برساند.او و وردست هایش «تالو» و« داموره» به انجام کاری نان و آب دار دل خوش کرده اند. اما اتفاقاتی دور از انتظار چون نیافتن مرغ و دشواری های گذر از رودخانه نیجر،امیدشان را بر باد می دهد.در این میان،زن جادوگرنیز آنها را یک دم با طلسم و جادویش به حال خود نمی گذارد.


تحلیل
انتشارات مونپارناس پس از انتشار یک مجموعه دی وی دی چهارتایی درسال 2005 که شامل یازده ساعت برنامه بود، این بار به سراغ ژان روش و سه فیلم او رفته است:« افریقایی ها»: نبرد بر روی رودخانه بزرگ(1950)،گورستان های صخره ای»(1951)و« قوقولی قو قو! موسیو پوله!»(1974).


دو فیلم نخست، بیش تر بربنیانی« قوم پژوهی »استوارند و نشان گر تاثیر مستقیم مارسل گریول،استاد دوره دکترا و استاد فکری ژان روش هستند.در فیلم نبرد بر روی رودخانه بزرگ روش در طی 4 ماه شکارچیان« سورکو» را به هنگام شکار اسب آبی در درازای رودخانه نیجر دنبال می کند و در گورستان های صخره ای به آیین خاکسپاری جوانی غرقه گشته در روستای « دوگون» در کشور مالی می پردازد(این فیلم نخستین تجربه روش در زمینه کاربر روی آیین های خاک سپاری درقبیله دوگون است که او خود آن را« تکان دهنده»خوانده است.)


این دو فیلم با ویژگی های آموزشی خود( به کارگیری گفتار متن توصیفی،شرح روش های آمادگی شکار اسب آبی-ساخت بلم و ابزار های شکار،کمک جستن از خدایان،هراس ها و دلهره ها) بینشی شخصی و شاعرانه از واقعیت به دست می دهند.محدودیت های فنی چون گرفتن نماهای زیر 22 ثانیه و درنتیجه طرح مونتاژ آنی و لحظه ای به هنگام فیلم برداری،به ساخت فیلمی انجامیده است با نماهای بسیار کوتاه که پویایی و جنبش ویژه ای به این اثر می بخشند.این شیوه فیلم برداری،دوربین روی شانه(که می توانیم فیلم برداری رنگی و صدابرداری همگاه را نیز به آن بیافزییم) برای ژان روش براستی« گسستی ممنوعه ازنقطه نظر زبان سینمایی» محسوب می شد ودقیقا همان چیزی بود که ستایش نویسندگان موج نو را برمی انگیخت(این فیلم ها در 1949 در «شجشنواره فیلم مودیت در بیاریتز»به نمایش درآمدند و جایزه بزرگ این جشنواره را درموضوع« آشنایی سازی با
آیین های رقص جن زدگان[=بخوانید مراسم زار]برای روش به ارمغان آوردند.)



این محدودیت های فنی مانع نشدند که روش ساختاری واقعا دراماتیک به کارش و نیز به بخش هایی ازآن ببخشد که از میزانسن بر خوردارند.او همچون فیلم دیگرش گورستان های صخره ای، چشم اندازها را برپایه برداشت شخصی خویش تفسیری نمادین می کند، ... جسد آویزان از دیواره شیب دار رو به سوی سردابه خاک سپاری که از زاویه پایین فیلم برداری شده با نمای دیگری از آبشار پیوند می خورد که از بالا دیده شده است.


قوقولی قوقو! موسیو پوله که به شیوه 16 م م فیلم برداری شده در آغاز قرار بود مستندی درباره یک مرغ فروش اهل

نیامه در نیجر باشد.اما در پی یک رشته تصادف و موارد پیش بینی نشده دیگر،روش تصمیم گرفت به گونه ای صادقانه واقعیت فیلم خود را به داستان درآمیزد.بدین سان این فیلم ماجراهای خنده دار و عجیب و غریب سه همسفر جاده را روایت می کند که در پی خرید و فروش مرغ، درازنای رودخانه نیجر را سوار برخودروی ژیان فکسنی ای که نه ترمز و چراغ راهنما دارد و«شکیبایی»اش نامیده اند درمی نوردند.روش بدون هیچ فیلم نامه از پیش آماده ای تنها با افزودن عناصری از سنت های افریقایی(مداخله زن جادوگر برای توجیه دلایل از کار افتادن« شکیبایی»)دست به ساخت اثری فی البداهه زده است.ساخت این فیلم تنها زمانی به پایان رسید که روش فیلم خامش به پایان رسیده بود.


« شکیبایی»در اندک زمان به شخصیت محوری فیلم تبدیل می شود و سه شخصیت دیگر فیلم نیز با درگذشتن از رودخانه نیجرتنها به عناصر مکمل در این روایت بدل می شوند،روایتی که ماجراهای فرعی دیگری را نیز در خود دارد.این اتومبیل ما را به یاد اتومبیل «آبی خاکی» فیلم « قرار ژوئیه»(ژاک بکر،1949)می اندازد که از آن برای گذر از رودخانه سن استفاده می شود.اما در فیلم بکر دانیل ژلن نقش دانش جویی را بازی می کند که می خواهد یک عملیات...مردم شناختی را ترتیب دهد.)

این سه فیلم بدین رو درمفهوم آیین و به گونه خاص درمفهوم آیین گذرمی گنجند.بدینسان،رودخانه نیجر و به گونه اعم آب و جریان هایش نمادی از گذار به سوی مرگ/یا زندگی نوین هستند.این سه فیلم همچنین نمایان گرمرزی هستند که همواره میان واقعیت و داستان در نوسان است.این مرز مسئولیتی بس خطیر به دوش ژان روش به عنوان فیلم ساز می نهد وگونه

ای از نوسان میان خواب و واقعیت را به میان میکشد،مرزی که در گذشتن از آن بس دشواراست زیرا عمل ساده گذاشتن چشم بر نمایاب دوربین آیا نخستین کوشش برای میدان دادن به داستان نیست؟ دلمشغولی روش همچون همه مستند سازان همین پیوند واقعیت و داستان است وهمانگونه که خود در باره« نبرد بر روی رودخانه بزرگ»گفته است(گفت و گو با انریکو فولکینونی)


«همه چیز با یک عدسی25 م م فیلم برداری شد. دید چشم، تقریبا 12 م م است. اما این دید چشم درحال حرکت 25 م م است.فیلم هایی که تا پیش ازفیلم« من، یک سیاه» ساخته ام همگی همین دید واحد را دارند.»روش بدینسان خود را در جایگاه دوسویه« انسان-دوربین»می نهد،دوربین همچون پیوستار یا کشیدار پیکر انسانی. عناوین گوناگونی که به کار روش داده شده(سینما وریته،سینما-مستقیم،سینه-ترانس[=هراس]) شاهدی برهمین مسئولیت خطیر وطرح ریزی کاربرپایه واقعیت است.


ژوزه مور،در« لتر فرانسز»به تاریخ 6 مه2006 در همین زمینه چنین می نویسد:« به پرسش گرفتن سینما از زاویه عمل و تجربه مستند(...)، به ناگزیر مترادف با رو در رو شدن با مرزهای واقعیت و داستان،ثبت و بازنمایی،حقیقت و دروغ است.»


با همه این مسائل،ژان روش پیش از هر چیزفیلم سازی براستی انسان گراست.










پیوندهای دیگر به ژان روش

ژان روش درباره فلاهرتی و نانوک
ژان روش درباره فلاهرتی
مستند ساز و گروه
خیال بس واقعی تر از واقعیت است
بیست و پنجمین کارنمای فیلم مردم شناسی پاریس
وبسایت درباره ژان روش

هیچ نظری موجود نیست: