قوقولی قو قو موسیو پوله
همراه با تحلیل دو فیلم کوتاه دیگر ژان روش
استفان بدن
محسن قادری
لم،ملقب به موسیو پوله(آقا مرغ فروش)سوار برماشین ژیان درب و داغانی برای خرید مرغ راهی روستا می شود تا سپس آنها را در بازار نیامه به فروش برساند.او و وردست هایش «تالو» و« داموره» به انجام کاری نان و آب دار دل خوش کرده اند. اما اتفاقاتی دور از انتظار چون نیافتن مرغ و دشواری های گذر از رودخانه نیجر،امیدشان را بر باد می دهد.در این میان،زن جادوگرنیز آنها را یک دم با طلسم و جادویش به حال خود نمی گذارد.
تحلیل
انتشارات مونپارناس پس از انتشار یک مجموعه دی وی دی چهارتایی درسال 2005 که شامل یازده ساعت برنامه بود، این بار به سراغ ژان روش و سه فیلم او رفته است:« افریقایی ها»: نبرد بر روی رودخانه بزرگ(1950)،گورستان های صخره ای»(1951)و« قوقولی قو قو! موسیو پوله!»(1974).
دو فیلم نخست، بیش تر بربنیانی« قوم پژوهی »استوارند و نشان گر تاثیر مستقیم مارسل گریول،استاد دوره دکترا و استاد فکری ژان روش هستند.در فیلم نبرد بر روی رودخانه بزرگ روش در طی 4 ماه شکارچیان« سورکو» را به هنگام شکار اسب آبی در درازای رودخانه نیجر دنبال می کند و در گورستان های صخره ای به آیین خاکسپاری جوانی غرقه گشته در روستای « دوگون» در کشور مالی می پردازد(این فیلم نخستین تجربه روش در زمینه کاربر روی آیین های خاک سپاری درقبیله دوگون است که او خود آن را« تکان دهنده»خوانده است.)
آیین های رقص جن زدگان[=بخوانید مراسم زار]برای روش به ارمغان آوردند.)
نیامه در نیجر باشد.اما در پی یک رشته تصادف و موارد پیش بینی نشده دیگر،روش تصمیم گرفت به گونه ای صادقانه واقعیت فیلم خود را به داستان درآمیزد.بدین سان این فیلم ماجراهای خنده دار و عجیب و غریب سه همسفر جاده را روایت می کند که در پی خرید و فروش مرغ، درازنای رودخانه نیجر را سوار برخودروی ژیان فکسنی ای که نه ترمز و چراغ راهنما دارد و«شکیبایی»اش نامیده اند درمی نوردند.روش بدون هیچ فیلم نامه از پیش آماده ای تنها با افزودن عناصری از سنت های افریقایی(مداخله زن جادوگر برای توجیه دلایل از کار افتادن« شکیبایی»)دست به ساخت اثری فی البداهه زده است.ساخت این فیلم تنها زمانی به پایان رسید که روش فیلم خامش به پایان رسیده بود.
ای از نوسان میان خواب و واقعیت را به میان میکشد،مرزی که در گذشتن از آن بس دشواراست زیرا عمل ساده گذاشتن چشم بر نمایاب دوربین آیا نخستین کوشش برای میدان دادن به داستان نیست؟ دلمشغولی روش همچون همه مستند سازان همین پیوند واقعیت و داستان است وهمانگونه که خود در باره« نبرد بر روی رودخانه بزرگ»گفته است(گفت و گو با انریکو فولکینونی)
«همه چیز با یک عدسی25 م م فیلم برداری شد. دید چشم، تقریبا 12 م م است. اما این دید چشم درحال حرکت 25 م م است.فیلم هایی که تا پیش ازفیلم« من، یک سیاه» ساخته ام همگی همین دید واحد را دارند.»روش بدینسان خود را در جایگاه دوسویه« انسان-دوربین»می نهد،دوربین همچون پیوستار یا کشیدار پیکر انسانی. عناوین گوناگونی که به کار روش داده شده(سینما وریته،سینما-مستقیم،سینه-ترانس[=هراس]) شاهدی برهمین مسئولیت خطیر وطرح ریزی کاربرپایه واقعیت است.
ژوزه مور،در« لتر فرانسز»به تاریخ 6 مه2006 در همین زمینه چنین می نویسد:« به پرسش گرفتن سینما از زاویه عمل و تجربه مستند(...)، به ناگزیر مترادف با رو در رو شدن با مرزهای واقعیت و داستان،ثبت و بازنمایی،حقیقت و دروغ است.»
ژان روش درباره فلاهرتی و نانوک
ژان روش درباره فلاهرتی
مستند ساز و گروه
خیال بس واقعی تر از واقعیت است
بیست و پنجمین کارنمای فیلم مردم شناسی پاریس
وبسایت درباره ژان روش
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر