۱/۱۹/۱۳۸۴

ژان روش درباره رابرت فلاهرتی

ژان روش

هم زیستی با موضوع و آفریدن همزمان مستند
ژان روش
محسن قادری

ساختن فیلم، یک تنه، در میان اسکیموها و هم زیستی با ایشان بدون داشتن «طرح» از پیش آماده،همچون شکاری ناممکن بوده است. فلاهرتی قطب شمال را برگزید. او خود فیلم هایش را سرصحنه ظهورمی کرد و ازآنها کپی می کشید. دوربین های آن دوره، به اوامکان کپی کشی وهمچنین نمایش فیلم را می دادند. بزرگ ترین مشکل فلاهرتی یافتن آب شیرین به میزان لازم برای شستن فیلم هایش بود... یک روز، نانوک از جزیره کوچک تقریبا گم شده ای حرف می زند که پدرش برای شکار فیل دریایی به آنجا می رفته. آنها راهی می شوند و پس از این جستجوست که آن سکانس های فراموش نشدنی را به همراه می آورند. بخش دشوار کار به دوش فلاهرتی بوده زیرا او باید شکار چیانی را دنبال می کرد که سینه خیز به سمت فیل های دریایی پیش می رفتند. در این نما، ما شکارچی و شکار را هم زمان در یک نما می بینیم. فلاهرتی که جای مناسبی قرار نداشته، جابه جا می شود. در پیش رو، یکی از شکارچیان بر می خیزد و با پرتاب نیزه یکی از فیل های آبی را به دام می اندازد، و فیلم ساز نیزازاین فرصت بهره می برد و... این سکانس از ده نما تشکیل شده اما چنان خوب کار شده و یکه و به هم پیوسته است که به نظر نمی آید چندین نمای مختلف آن را شکل داده اند.

cinéma du réel,op.cit.,p.11.

هیچ نظری موجود نیست: