ادگار مورن درباره خاطرات یک تابستان
محسن قادری
این فیلم پژوهش است. محیط این پژوهش پاریس است. این فیلمی داستانی نیست. این پژوهش را با زندگی واقعی سر و کار است. این فیلمی مستند نیست. این پژوهش در پی توصیف نیست؛ تجربه ای است که پدیدآوران و بازیگرانش از سر گذرانده اند. این فیلمی جامعه شناختی در چارچوب درست واژه نیست. فیلم جامعه شناختی، جامعه را می پژوهد. این فیلمی مردم شناختی در چارچوب ژرف واژه است: این فیلم انسان را می جوید.
تجربه ای در پرسش سینمایی است. « چگونه زندگی می کنی؟ » یعنی نه تنها شیوه زندگی (خانه، کار، سرگرمی) که چند و چون زندگی، نگرشی از چشم انداز خویش و از چشم انداز دیگران، شیوه ای برای درک ژرف ترین دشواری های خویش و پاسخ به این دشواری ها. [...]
سینما وریته بدین معناست که ما می خواستیم داستان را بزداییم و خود را به زندگی نزدیک سازیم. بدین معناست که می خواستیم خود را در راهی دراندازیم که فلاهرتی و زیگا ورتوف بر فراز آن ایستاده بودند. شک نیست که گزاره سینما وریته جسورانه و پرمدعاست. شک نیست که در کارهای داستانی، همچان که در اسطوره ها، حقیقت ژرفی نهفته است. [...]. خوب (یا بد): هیچ کس نمی تواند خود را بیان دارد مگر از پس روبند، و روبند همچون روبند در تراژدی یونان، نهان و آشکار می دارد، و سخنگویی می کند. در لا به لای گفتارها، هرکس می توانست چنان چون زندگی روزانه بس راستین و همزمان بس ناراست باشد. این بدین معناست که حقیقت ثابتی در میان نیست، که همین بس که آن را به چالاکی فراچنگ آوریم بی آن که آن را پایمال سازیم. (این بیش ازهمه بحث خودجوش بودن است). حقیقت را از تناقضات گریزی نیست.
چکیده نوشته ادگار مورن، چاپ شده در « خاطرات یک تابستان » نوشته ادگار مورَن و ژان روش، ( انتراسپکتاکل، لرمینیه، زمستان ، شماره 61-62.
این فیلم سی سال بعد به پژوهشی رادیویی با حضور پدیدآورندگان و بازیگران آن انجامید که عنوان آن چنین است: « خاطرات یک تابستان، مجموعه ای از 25 برنامه، گفت و گوها از ژان پیر پالیانو، رادیوی فرانس کولتور، 29 اوت 1991.
این نوشته به فرانسه
Ce film est une recherche.Le milieu de cette recherche est Paris. Ce n'est pas un film romanesque. Cette recherche concerne la vie réelle.Ce n'est pas un film documentaire; c'est une expérience vécue par ses auteurs et ses acteurs. Ce n'est pas un film sociologique à proprement parler. Le film sociologique recherche la société. C'est un film ethnographique au sens fort du terme: il cherche l'homme.
C'est une expérience d'interrogation cinématographique. "Comment vis-tu?" C'est-à-dire non seulement le mode vie (logement, travail, loisirs) mais le style de vie, l'attitude à l'égard de soi-même et des autres, la façon de concevoir ses plus profonds problèmes et la réponse à ces problèmes [...]
Cinéma-vérité, cela signifie que nous avons voulu éliminer la fiction et nous rapprocher de la vie. Cela signifie que nous avons voulu nous situer sur une ligne dominée par Flaherty et Dziga Vertov. Bien sûre ce terme de cinéma-vérité est téméraire, prétentieux; bien sûre il y a une vérité profonde dans les œuvres de fiction comme dans les mythes[...]
Mieux (ou pire): chacun ne peut s'exprimer qu'à travers un masque et le masque, comme dans la tragédie grecque, à la fois dissimule et révèle, fait porte-voix. Au cours des dialogues, chacun a pu être à la fois plus vrai que dans la vie quotidienne, mais en même temps plus faux.Cela signifie qu'il n'y a pas une vérité donnée,qu'il suffirait de cueillir adroitement sans la flétrir, (c'est tout au plus la spontanéité). La vérité ne peut échapper aux contradictions.
برگرفته از کتاب
Le Documentaire l'autre face du cinéma,Jean Breschand, Éditions: Cahiers du cinéma, les petits Cahiers,2002, p.79.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر