لنی ریفنشتال
Leni Riefenstahl1902-2002
محسن قادری
بحث انگیزترین، با استعداد ترین و شناخته شده ترین کارگردان آلمانی که شاهکارهای خود را در دوران رایش سوم وبرای آن ساخت. برخی منتقدان، وی را نابغه دانسته و برخی دیگرهمکاری او با رژیم نازی را بخشش ناپذیر دانسته اند. او تنها کارگردان آلمانی رایش سوم است که گرچه دادگاه دوبار درسال های 1948 و 1952 تبرئه اش کرده بود اما نتوانست هیچ یک از طرح های فیلم سازی اش را پس از جنگ به پایان برساند.
لنی ریفنشتال کار فیلم سازی را با بازی درگونه « فیلم هایِ کوهستانیِ » آرنولد فانک آغاز کرد. زیبایی خیره کننده و اندام ورزشی او (ریفنشتال هنگام بازی در نخستین فیلم فانک رقصنده بود) شکوه عینی کوه ها را به همآوردی می طلبید. او در فیلم های فانک براستی بازیگر بود ونه پوشش و پس زمینه ای برای صحنه های فیلم.
او ورزشکار و طبیعت دوست ونمادِ زنِ پویا و آزاد بود. با وجود این آزادسری، دنیای کوه نوردی مردسالار پذیرای او شد. ریفنشتال در سال 1932 فیلم کوهستانی خود « پرتو آبی » [1] را ساخت که زندگی روزمره کوهستان را با نمادها و نشانه های شاعرانه درهم می آمیزد. این فیلم همچنین فرصتی بود تا اوبیش از حد به رازورزی رمانتیک رو آورد و زییایی جسمانی خود را به نمایش گذارد.
با این همه، آوازه ریفنشتال از بازیگری، نمود ظاهری، یا فیلم های آغازین او برنیامد بلکه ازساخت دو فیلمی به دست آمد که یوزف گوبلز سفارش ساخت آنها را به وی داد: « پیروزی اراده » (1935) [2] و « المپیا » (1938) [3]. مستند « پیروزی اراده » یکی از گردهم آیی های حزب ناسیونال سوسیالیست در نورمبرگ به سال 1934 را پوشش می دهد. گرچه روشن نیست که آیا آنچه می بینیم براستی بخشی ازاین گردهم آیی است، متاثرازعمل به فیلم درآمدن است یا چه بسا برای این فیلم صحنه پردازی شده اما سه چیز قطعی است:
نخست آنکه این فیلم یک اثر توانمند فیلم سازی تبلیغاتی است که قدرت سیاسی و نظامی رژیم نازی را می ستاید. ریفنشتال از شکل های انسانی همانند تکه های سازنده معماری بهره می گیرد، رژه نظامی را تا حد آیینی مذهبی فرامی برد وبا کاربرد پلاکاردها، پرچم ها، و ستون ها، فضا را باز و بسته می دارد.
دوم آنکه تصاویر و ایده های این فیلم به فراوانی در فیلم های دیگر به کار برده شدند که از آن میان می توان به این فیلم ها اشاره کرد: « فیلم ترسناک راکی » (جیم شارمن، 1975) [4]، « جنگ ستارگان » (جورج لوکاس، 1977) [5]، و « جواهرنیل » (رابرت زمکیس، 1985) [6].
سرانجام آنکه ریفنشتال از گردهم آیی سال 1933 نورمبرگ فیلمی ساخته بود (پیروزی ایمان، 1933) [7] که درآن بسیاری از فنونی را می آزماید که در فیلم « پیروزی اراده » یافت می شوند. از همین رو برخی منتقدان بر این باورند که گردهم آیی سال 1934 در سازگاری با دید و بینش او سازمان دهی شده بود.
« المپیا » از دو بخش تشکیل شده است: « جشن مردم » [8] و « جشن زیبایی » [9]. این مستند که درباره بازی های المپیک سال 1936 برلین ساخته شده 43 فیلم بردار را به کار گرفته بود تا ازهر زاویه قابل تصوری فیلم بگیرند و خمیرمایه فیلم ریفنشتال را دراختیار وی نهند. المپیا که از دیرباز معیار فیلم های ورزشی بوده نه تنها دستاوردهای فردی که پیکر انسانی را نیز ارج و بزرگی می بخشد. این فیلمی صمیمی و آگاهی رسان است.
پس از شکست آلمان نازی در جنگ جهانی دوم و فروپاشی رایش سوم ریفنشتال بار دیگرکوشید کار کارگردانی را پی گیرد. در 1954 فیلم « خاک های پست » (1940-1944) [10] را به نمایش درآورد، فیلمی که فیلم برداری آن را پیش از پایان جنگ به پایان برده بود. دو طرح فیلم او درباره قبیله « نوبا » در افریقا ناتمام مانده اند اما کتاب عکسی از کارهای او در این زمینه انتشار یافته است. او در سال 2002 « جلوه های زیر آب » [11] رابه نمایش درآورد، اثری که فیلم برداری آن را یک دهه زودتر از آن آغاز کرده بود که غواصی با کپسول هوا را در سن 90 سالگی فرابگیرد. این فیلم نشان دهنده جهان نهفته در زیر و زبر صخره های مرجانی و توان ورزشکاری بی پایان اوست.
درگذرسال ها توجه به آثار ریفنشتال کاهش نیافته است. این نکته را به ویژه درمقاله بسیارمنفی سوزان سونتاگ « مجذوبیت به فاشیسم » [12] (کتاب شناخت نیویویورک تایمز، 1975) می توان دید. همچنین مجله امریکایی « اسپورت ایلوستریتید » (1989) [13] نیز شماره ای را به لنی ریفنشتال و فیلم « المپیا » اختصاص داد. مستند سه ساعته « زندگی شگفت انگیز وهول انگیز لنی ریفنشتال » (ری مولر،1993) [14] نیز به زندگی و کارهای او می پردازد. این فیلم یکی از برترین آثار ساخته شده درباره اوست چرا که ریفنشتال شخصیت محوری این فیلم است وگفته هایش به تصاویر فیلم هایش پیوند می خورند. ریفنشتال دراین فیلم به مکان های فیلم برداری فیلم هایش می رود و درباره ساخت آنها توضیح می دهد. این فیلم همچنین نشان دهنده دیدگاه آشکارا متضاد ریفنشتال با سازنده این مستند است که می کوشد وی را به دلیل همکاری با رژیم نازی به پوزش خواستن وادارد اما ریفنشتال رنجیده و خشمگین از ارزش های هنرخویش و سیاسی نبودن خود دفاع می کند. افزون براین فیلم ها می توان به بی شمارمستندهای کوتاهی اشاره کرد که در سال 2002 همزمان با صد سالگی او ساخته شدند.
برگرفته ازکتاب « فرهنگ تاریخی سینمای آلمان »، رابرت سی . رایمر، کارول جی رایمر، انتشارات اسکیرکرا، 2008.
Historical Dictionary of German Cinema
Robert C. Reimer and Carol J. Reimer, 2008
همپیوندسینمای مستند آلمان
والتر روتمن
1. Das blaue Licht/The Blue Light
2. Triumph des Willens/Triumph of the Will
3. Olympia/Olympia
4. Rocky Horror Picture Show by Jim Sharman
5. Star Wars by George Lucas
6. Jewel of the Nile by Robert Zemeckis
7. Der Sieg des Glaubens/Victory of Faith
8. Fest desr Volker/Festival of the people
9. Fest der Schonheit/Festival of Beauty
10. Tiefland/Lowlands
11. Impressionen unter Wasser/Impressions under Water
12. Fascinating Fascism(New York Times Review of Books
13. Sport Illustrated
14. Die Macht der Bilder:Leni Riefenstahl
/The Wonderful, Horrible Life of Leni Riefenstahl
۷ نظر:
پدیده ای بوده این لنی ریفنشتال...مرسی از مطلبت
آقای قادری عزیز چطور می شود با شما دیدار کرد و فیلمی را برای نقد به شما داد؟
سال نوی شما کلی مبارک
سلام و خسته نباشید.بسیار وبلاگ خئبی دارید. خوشحالم که با وبلاگتان آشنا شدم. با اجازه وبلاگتان را در وبلاگم لینک میدم.
شاد باشید
سلام
خیلی مفید ولی تکراری بود(حداقل برای من)
با تشکر
غوغا کنم
سلام
وبلاگ زیبایی دارید
امکان تبادل لینک وجود داره؟
من وبلاگ کوچکی دارم به من سر بزنید خوشحال می شوم ممنون.
ارسال یک نظر