نیروی باور بی مانند
فردریک وایزمن
محسن قادری
زندگی روزمره که درپاورقی مجلات روایت می شود، زندگی حقیقی نیست، همه این رامی دانند، حتی اگر توضیحش دشوار باشد! زندگی روزمره واقعی، برخلاف پاورقی مجلات، آن چنان هم سامان مند و ساخته و پرداخته نیست. زندگی روزمره واقعی، در هم پیچیده تر، کمتر سرگرم کننده وگاه مسخره و خنده داراست اما نه این گونه! این زندگی بسیارتاثرانگیز تر، بسیار غم بار تر و بسی خنده دار تر از پاورقی مجلات است! زندگی روزمره به ویژه در بیشتر زمان، ملال آور است! بر این پایه، حتی بهترین مستندها نیزبه خطا می روند : زیرا ما با کوتاه کردن یک کنش در دو یا سه ساعت،همه بار سنگین یک ملال را از میان بر می داریم... برای نمونه، هنگامی که مستند « بیمارستان» را فیلم برداری می کردم، روزهایی وجود داشت که مطلقا هیچ اتفاقی رخ نمی داد، و سپس، به ناگهان،همه گونه رخداد خود را نمایان می ساخت: تصادف های خیابانی، موارد مصرف بالای مواد مخدر، قربانیان خشونت، وضع حمل ورویدادهایی از این دست. در نهایت هم، این فیلم بیشتر نشان دهنده این گونه رویداد هاست تا زمان های طولانی و کشداری که هیچ چیز رخ نمی داد... واضح است که در یک پاورقی که نویسنده می خواهد واقع بین بماند، واقعیت دستخوش تحریف بس گسترده تری می شود تا در فیلمی مستند، اما تحریف همیشه وجود دارد: به طور قطع، فیلم مستند، داستان یا روایتی پیرامون واقعیت است... اما در عین حال، مستند یک نیروی باور بی مانند را در خود باقی نگاه می دارد...به گمان من اگر تلویزیون تجاری امریکا به جای فیلم «آدم سوزی» فیلم «شب و مه» آلن رنه را پخش می کرد، امکان باور بسیار گسترده تری را بدست می آورد.
.فیلیپ پیلار،« دیدار با فردریک وایزمن»، روو دو سینما، مارس 1970، شماره 337
Philippe Pilard, " Rencontre avec Fredrick Wiseman",
Revue du cinéma, mars 1979, n° 337.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر