۱/۱۹/۱۳۸۴

دنیای فردریک وایزمن


دنیای فردریک وایزمن
فردریک وایزمن
محسن قادری

شروع به کارم همیشه بعد از قراردادی است که با مسئول موسسه می بندم برای اطمینان از این که در هنگام فیلم برداری و تدوین آزادیم سلب نشود.همچنین با افرادی که درمحل فیلم برداری مشغول کارند جلسه می گذارم و برایشان توضیح می دهم که قرار است چکار کنم: هیچ چیز نباید پنهان بماند. پس از آن، فیلم برداری شروع می شود. سکانس ها را بر اساس آنچه که می بینم و گاه تصادفا پیش می آید فیلم برداری می کنم...بخش زیادی از زمان فیلم برداری صرف گوش کردن می شود. برای فیلم«رفاه» به طور میانگین دو ساعت در روز فیلم می گرفتم هرچند که از آغاز تا پایان کار در محل حاضر بودیم: آنجا می ماندیم، نگاه می کردیم و به مشاهده مشغول بودیم...برای فیلم«رفاه» سی هزار متر فیلم گرفتم یا به عبارتی چهل ساعت«راش» در ظرف چهار هفته که نهایتا باید به فیلمی تبدیل می شد با طول کمی بیش از دو ساعت و نیم ... انتخاب صحنه های فیلم برداری بایستی حسی انجام می شد.

نمی دانم چرا آدم ها می پذیرند که فیلم برداری شوند،اما خوب آنها می پذیرند. درقوانین کشور ما، دفاع از زندگی خصوصی پیش بینی شده است واین گاه با آزادی اطلاع رسانی منافات دارد. در بیشتر موارد که مراجع قضایی به تصمیم گیری می پردازند، رای به آزادی اطلاع رسانی می دهند. توجه به این نکته بسیار مهم است که حق اطلاع رسانی در راس ایدئولوژی دموکراتیک جای دارد.

گروه من بسیار کم تعداد است: یک فیلم بردار دارم، ویلیام براین، خودم صدابرداری می کنم و دستیاری هم برای فیلمدان ها داریم. سیاه و سفید و عملا بدون نورپردازی های رایج فیلم برداری می کنم. هرگز برای آدم هایی که ازشان فیلم برداری می کنم دستورالعمل تعین نمی کنم. سعی می کنیم حداقل تاثیر ممکن را روی واقعیتی که به فیلم در می آوریم بگذاریم، بدون آن که هرگز خودمان را پنهان داریم.

۲ نظر:

ناشناس گفت...

سلا آقای قادری
زحمات شما در ارائه یک وبلاگ مستند جای قدردانی دارد.با آرزوی موفقیت روز افزون.

ناشناس گفت...

سلام... آره محسن درست شده الان میشه پیغام گذاشت... شروع وبلاگ جدید رو تبریک می گم و امیدوارم به یکی از وبلاگهای پر بار و پر بیننده در زمینه سینمای مستند تبدیل شود.