۱۱/۲۷/۱۳۸۷

برداشت ها درباره مستند

روی جلد کتاب « سینمای مستند، روی دیگر سینما »،
گی گوتیه، چاپ سوم
فوریه 2008

تعریف ها و برداشت ها درباره مستند
محسن قادری

به دست دادن تعریف کوتاه و فشرده ای از واژه « مستند » دشواری بسیاری دربر دارد. در اینجا تعریف ها و برداشت هایی برگرفته از منابع و کتاب های گوناگون از این واژه و از خود سینمای مستند به دست داده می شود.

« مستند بر آن است که جهان دید پذیر را بازنمایی کند و در این راه با چیزی سروکار می یابد که جان گریرسون آن را ماده خام واقعیت می خواند. مستند ساز به واقعیت گذشته و اکنون توجه دارد، به جهانِ تجربه تاریخی و اجتماعی، برای آن که توصیفی از زندگی ها و رخ دادها به دست دهد. در این شرح واقعیت عینی و در کانون همه این بازنمایی ناداستانی حکم و ادعایی نهفته است، این ادعا که توصیف مستند دنیای اجتماعی/سیاسی، عینی و قابل اعتماد است ».
کیت بیتی، پرده های مستند: فیلم و تلویزیون ناداستانی، ص 10.

« مستند پرداخت خلاقه واقعیت است ».
جان گریرسون، فصل نامه سینما، 2 .1، ص 8.

« [واژه] مستند تعریف کننده موضوع یا سبک نیست، تعریف کننده رویکرد است... اختلاف رویکرد مستند به سینما با رویکرد فیلم داستانی تنها در بی اعتنایی آن به صناعت (Craftsmanship) نیست بلکه در هدفی است که این صناعت برای آن در نظر گرفته شده است ».
پل روتا، فصل نامه سینما، 2 .2، ص 78.

« بافت ناداستانی از تصاویر خام « عینی » بهره می برد، تصاویری که می توانند در بردارنده ثبت زنده رخ دادها و مواد پژوهشی همپیوند با آنها باشند (برای نمونه، گفت و گوها، آمار و همانند آنها). چنین بافتی معمولا از دیدگاهی برخوردار است و می خواهد مقوله اجتماعی خاصی را خطاب قرار دهد که به مخاطب پیوند دارد و به گونه ای بالقوه بر او تاثیر می گذارد ».
پل ولز، « فرم مستند: « واقعیت های » فردی و اجتماعی »، درآمدی به پژوهش هی فیلم، چاپ دوم، ویراست، جیل نلمز، ص. 212.

« هرنوع تجربه فیلم که موضوع هایش افراد، رخ دادها یا موقعیت هایی باشند که در بیرون از فیلم در جهان عینی وجود داشته باشند ».
استیو بلندفورد، بری کیت گرانت، و جیم هیلیر، فرهنگ پژوهش های فیلم، ص. 73.

« فیلمی ناداستانی. مستندها معمولا در مکان واقعی فیلم برداری می شوند، به جای بازیگران افراد واقعی را به کار می گیرند و از دید مضمونی به موضوع های تاریخی، علمی، اجتماعی یا محیطی توجه دارند. هدف اصلی آنها روشن گری، اگاهی رسانی، آموزش، متقاعد ساختن و به دست دادن دیدی از جهانی است که در آن به سر می بریم ».
فرانک بی ور، فرهنگ اصطلاحات فیلم، ص 119.

«فیلمی ناداستانی درباره رخ دادها ومردم واقعی که دربیش تر زمان ازساختارهای روایی مرسوم می پرهیزد.»
تیموتی کاریگان،راهنمای فشرده نوشتن درباره فیلم،چاپ جهارم،ص 206.

« فیلمی درباره رخدادهای عینی. این رخ دادها نه به کمک بازیگران که با حضور مردم واقعی مستند می شوند ».
رالف س. سینگلتون و جیمز ا. کانراد، فرهنگ فیلم ساز، چاپ دوم، ص 49.

« فیلمی مستند که دعوی ارائه اطلاعات عینی از جهان بیرون ازفیلم دارد ».
دیوید بوردول و کریستین تامسون، هنرفیلم: مقدمه، چاپ پنجم، ص 42.

« بازنمایی فیلمی یا ویدیویی رخ دادهای عینی به کمک مردم واقعی نه بازیگران ».
جان و . کونز، سرمایه گذاری و پخش فیلم، ص 154.

« گونه ای فیلم که ویژگی آن کاربرد تفسیرگرانه موضوعات و پس زمینه های واقعی است. کاربرد گسترده این اصطلاح گاه دربرگیرنده فیلم هایی است که از فیلم های تجاری مرسوم واقعی تر به نظر می رسند. این اصطلاح گاه نیز چنان محدود به کار می رود که تنها فیلم هایی با نوار گفتار و پس زمینه زندگی واقعی را دربرمی گیرد ».
ادموند ف. پنی، حقایقی درباره فیلم بایگانی و اصطلاحات پخش تلویزیونی، ص 73.

« اصطلاحی با دامنه گسترده معنایی که در اصل برای ارجاع به هر گونه فیلم یا برنامه ای به کار می رود که ماهیت کاملا داستانی نداشته باشد ».
جیمز موناکو، فرهنگ رسانه های نو، ص 94.

همپیوند

هیچ نظری موجود نیست: