۸/۱۵/۱۳۸۴

معدنچي شيطان

معدن چي شيطان

معدنچي شيطان
ملك محسن قادري

معدنچي شيطان ساخته كيف ديويدسون و ريچارد لادكاني مستندي است كه به زندگي دو برادر14 و 12 ساله مي پردازد كه در معادن نقره بوليوي به كار مي پردازند .معدن تنها اميد آنها براي يافتن پول و نام نويسي در مدرسه براي رهايي از تنگدستي است.فيلم ما را به سفري فراموش نشدني در دوزخي زيرزميني مي برد كه شيطان بر آن فرمان مي راند.

بازيليو،ونسا،برناردينو


اين فيلم سرگذشت بازيليو وارگاس(14 ساله)و برادرش برناردينو(12ساله)است كه درمعادن نقره«سرو ريكو»كار مي كنند،معادني كه تاريخشان به سده شانزدهم باز مي گردد.ما ازنگاه اين كودكان پا به دنياي كاتوليك معدنچياني مي نهيم كه هنگام ورود به كوهستان پيوندهاي خود را با خدا تنگ تر مي كنند.آنان براين باورديرينه اند كه شيطان بر سرنوشت همه آنها كه در اين معادن كار مي كنند فرمان مي راند.از اين رو همه جا درتونل هاي نهفته در ژرفاي اين معادن به پيكره ها و تنديس هايي بر مي خوريم كه نمايان گر شيطان اند.

دست از اعتقاد به تيو برنداريد.
او معدن چيان را مي خورد.
آنها را مي كشد و
سپس روحشان را مي خورد.

بازيليو و برناردينو كه در خردسالي پدر خود را از دست داده و با مادر خويش بر يكي از دامنه هاي معدن مي زيند،وظايفي همسان با ديگر كارگران بزرگسال دارند.آنها براي تهيه پوشاك و هزينه هاي مدرسه به كاري سخت مي پردازند.بازيليو فكر مي كند كه تنها سخاوت شيطان كوهستان است كه به آنها امكان مي دهد تا پول كافي براي رفتن به مدرسه به دست آورند.آنها بدون درس خواندن نخواهند توانست بر سرنوشت خويش در اين معادن پيروزشوند.

بازيليو وارگاس

بازيليو در نبود پدر وظيفه پدري را در خانواده وارگاس به دوش مي كشد.او چهار سال است كه هر روزبراي تهيه پول غذا و مدرسه به عنوان«مته كار خردسال»و كارآموز معدن در كوهستان سرو ريكو به كار مي پردازد.مهم ترين دغدغه او محافظت از برادركوچكش برناردينو در برابر حوادث تونل است.در بيرون از معدن او عاشق فوتسال است كه در بوليوي يك جور فوتبال محلي است.


اسم من بازيليو وارگاس است.چهارده سال دارم..
چهار سال است كه اينجا كار مي كنم.
كار كردن دراين زير خطرناك است چون هر لحظه ممكن است اتفاقي بيفتد.

برناردينو برادر بازيليودو سال است كه در اين معادن كارآموزي مي كند و همه چيز را از برادر بزرگش بازيليو آموخته است.مهم ترين هراس اوتنها كار كردن در كوهستان است.در مدرسه موضوع مورد علاقه اش موسيقي است و هر سال با خانواده اش كارناوال محلي مي رود.


نمي خواهم در معدن بميرم.
مي خواهم زنده بمانم...تا به سن بزرگ سالي برسم.

ونسا 6 ساله، كودك معدن هرروز مادرش را كه در ورودي معدن نگهباني مي دهد همراهي مي كند.او دوست دارد با برادرانش كه از معدن باز مي گردند بازي كند.


من با مادرم در سرو ريكو زندگي مي كنم.
من مواظبم كه چيزي در معدن دزديده نشود.

مانوئلا التيسا بيوه اي است كه در ورودي معدن لاكومبر نگهباني مي دهد.دستمزد اندك او كفاف هزينه هاي خانواده اش را نمي دهد از اين رو او به كودكانش اجازه كار در معدن داده است.آرزوي هميشگي او اين است كه يك روز كوهستان را ترك كنند و به شهر بروند.مانوئلا به زبان محلي كچوا سخن مي گويد.


آرزوي من اين است كه بچه هايم درسشان را ادامه بدهند
و هرگز به معادن بازنگردند.

ساتورنينو ديگر شخصيت اين فيلم هر روز بر عمليات معدن لاكومبر نظارت مي كند و مسئول امنيت بازيليو و برنارينو است.اواميد دارد يك رگه نقره بيابد وهر هفته در مراسم «چالا» به بزرگداشت شيطان مي پردازد.او مي گويد:درزير زمين بايد به شيطان اعتقاد داشته باشيم...به اهريمن.بنابراين اعتقاد ما در اين دو دنيا با هم فرق دارد. كشيش شخصيت ديگر اين فيلم است.پدر ژزو(مسيح)رهبر ي جمعيت كشيشان كاتوليك «پتوسي»را برعهده دارد. اوبا مواعظ خود درباره عشق و بخشش خداوندي معدن چيان را ارشاد مي كند.او مرتب ازآنها مي خواهد كه روح خود را به شيطان كوهستان نفروشند اما به گفته اودر نهايت آنها ازاعتقاد به«تيو»»دست بر نمي دارند.تيو نيزخود شخصيت ديگرفيلم است،شيطاني كه اورا فاتحان اسپانيايي در سده شانزدهم به اين مردمان شناساندند.تيو واژه اي كهن برگرفته از«ديوس»(خدا)است و لقبي است كه به فرمانرواي سرو ريكو داده شده است.در سراسركوهستان،بيش از 500 اتاق با پيكره هاي شيطان در بزرگداشت تيو ساخته شده است.مراسم آييني معدن چيان در ستايش تيو همراه با قرباني خون است.سخنان تيو را در گفتار فيلم مي شنويم كه مي گويد:دست از اعتقاد به تيو برنداريد.او معدن چيان را مي خورد،آنها را مي كشد و سپس روحشان را مي خورد.

ريچارد لادكاني

ريچارد لادكاني و كيف ديويدسون پروژه هاي ديگري را نيزپس ازنخستين ديدارشان در 1997 در نيويورك با همكاري يكديگر به انجام رسانده اند.آن دو در پي علاقمندي به سرگذشت و فرهنگ معدن چيان «پتوسي» سفري به بوليوي انجام دادند و طرح اوليه كار خود را پي ريختند.

كيف ديويدسون

كيف(امريكايي)و ريچارد(اتريشي)سرمايه كار خود را از منابع مختلف جهاني فراهم كردند و نخستين مراحل تهيه مستندشان را در2004 آغاز كردند وكارگرداني و تهيه كار را به گونه مشترك انجام دادند.ريچار فيلم برداري كار و كيف تدوين آن را انجام داد.موسيقي فيلم نيز با همكاري آهنگسازان مكزيكي، لئوناردو هيبلوم و آندرآس سولس ساخته شد.هدف مستند سازان اين بود كه موسيقي كارشان از سازبندي هاي مرسوم بوليوي فراتر رود و بيانگر لحطات حسي كار باشد.اين موسيقي برپايه تدوين نهايي فيلم ساخته شد و در استوديوي شخصي آهنگسازان و با همكاري نوازندگان محلي مكزيكو سيتي نواخته شد و در آن انواع سازها چون گيتار،فلوت،گروه همسرايان كليسا و سازهاي ديگر به كاربرده شد.

معدن چي شيطان جوايز بسياري را در جشنواره هاي جهاني مستند به دست آورده است.مشخصات فيلم به انگليسي وفهرستي ازنخستين نمايش هاي اين فيلم در جشنواره هاي جهاني در زير مي آيد.

A documentary film byKief Davidson & Richard Ladkani
Running time: 82:00
World Premiere – Rotterdam International Film Festival 2005
US Premiere – Tribeca Film Festival 2005Fri, Apr 22, 4:00pm Regal Battery ParkSat, Apr 23, 4:15pm Regal Battery Park Thu, Apr 28, 8:00pm Regal Battery Park
Canadian Premiere – Hot Docs 2005

براي شناخت بيشتربه اين نشاني سر بزنيد/دويلماينر

هیچ نظری موجود نیست: