۱۲/۰۷/۱۳۸۵

زندگی و آثار همفری جنینگز

طرح جلد سه فیلم مستند همفری جنینگز

پیشگفتاری برزندگی وآثار همفری جنینگز
توماس لیچ

محسن قادری


پیشگفتار


در این مقاله و مقاله ای که درپی می آید می کوشم با نگاه به فیلم های کلیدی دوران جنگ همفری جنینگزبه نبود هرگونه گفتمان بنیادی پیرامون آثار او بپردازم.می کوشم به تاثیرات چیزی بپردازم که آن را نبود آشکار تحلیل دقیق می خوانم.آنگاه به چارچوب های رایجی که از درون آنها به جنینگز نگریسته می شود می پردازم و از این راه خواهم دید که آیا این چارچوب ها برای نگریستن به هنرمندی بس پیچیده چون همفری جنینگزمناسب اند یا نه.در مقاله دوم به ابن موضوع می پردازم که نگاه به همفری جنینگز همچون هوادار آغازین جنبش سینمایی سینمای سوم بسیار شایسته تر است.

این جنبش که در دهه 1960 از سوی دو سینماگر آرژانتینی فرناندو سولاناس و اوکتاویو گتینو با بیانه« به سوی سینمای سوم»طرح شد در پی سینمای گفتمان وتقابل بود.من به این موضوع می پردازم که این امر چگونه در دیدگاه تبلیغاتی و میهن دوستانه دوران جنگ جنینگز کاربرد می یابد.به ویژه،به این موضوع می پردازم که آثار دوران جنگ او تا چه میزان از دید شکل و محتوا با سینمای نخست که دربیانیه سولاناس وگتینو طرح شده در تقابل بوده اند.

همفری جنینگز(1950-1907)شاعر،نقاش،روشنفکر ومردم شناس بود.اوهمچنین یکی از فیلم سازان محوری جنبش مستند بریتانیای دوران جنگ بود.فیلم های او نه تنها در دوران خود او که در تاریخ سینما نیزهمچون آثاری کلیدی سینمای بریتانیا شناخته می شوند.جنینگز مردی از طبقه میانه،چهره ای فرهیخته و دانش آموخته دانشگاه کمبریج بود.اوبا دوستانش الوار و برتون(شاعران سرشناس فرانسوی)در برپایی نخستین نمایشگاه سورئالیست بریتانیا شرکت جست و نقاشی ها و عکس های سورئالیستی خود را به نمایش گذاشت.جنینگزهمچنین به همراه هریسون و چارلز مگ یکی ازپایه گذاران جنبش مردم شناسی « مشاهده جمعی»بود.اهداف این جنبش این گونه بیان شده است:« پژوهش کمی وکیفی افکار عمومی با مشاهده مستقیم رفتار در مکان های همگانی و فراتر از همه با گوش سپردن به گفت و گوهای مردم...شکلی از گوش سپاری(استراق سمع) کم و بیش سامان یافته دیداری و شنیداری.»(لاول و هیلیر ،1972،ص 64).این جنبش گزارش هایی از مشاهده گرانی از سراسر کشور در موضوعاتی چون شمار افراد ریشو،ویا انواع و اقسام کلاه هایی که مردم هنگام رفتن به سینما به سر می گذاشتند را گرد می آورد تا تصویری(گو سورئالیست) از بریتانیا به دست دهد. جنینگز افزون براین مجذوب انقلاب صنعتی نیز بود ودر سراسر زندگی خود مقالاتی درباره علل و تاثیرات اجتماعی این انقلاب در کتابی به نام «پاندیمونیم»(غوغا) نگاشت(جنینگز،1985)که پس از مرگش انتشار یافت.هنگام بررسی زندگی و آثار جنینگز توجه به همه این جنبه ها بسیاراهمیت دارد زیرا وی در ساخت آثارش همه آنها را به گونه ای اغلب مستقیم به کاربرده است.
پی گرفت

هیچ نظری موجود نیست: