مستند ساختگی
محسن قادری
مستندِ ساختگی گونه ای وارونه سازی سینمایی است که به شکل یک مستند واقعی ساخته می شود تا داستانی ساختگی ارائه دهد یا ایده ای عجیب و غریب را به تصویر کشد. آنیس واردا فیلم سازفرانسوی این نوع مستند را « مستند دروغ گو » Documenteur می خواند. او این واژه را از درآمیختن دو واژه « مستند » Documentaire و « دروغ گو » Menteur در زبان فرانسه ساخته است که کم و بیش با واژه فرانسوی مستند هم آوایی دارد. در انگلیسی برای توصیف این دست فیلم های حاشیه ای واژه Mockumentary یا شبه مستند به کار می رود. جداسازی این اصطلاح از اصطلاح « دوکوفیکسیون »Docufiction (« مستند داستانی » در زبان فرانسه) کمی دشوار است چرا که هر دو از عناصر یکسان (پیرنگ ساختگی، واقع نمایی، بازیگر، تصاویر بایگانی و همانند آنها) بهره می گیرند.
فیلم شناسی برگزیده فیلم های مستند ساختگی
1938: گزارش رادیویی درباره « جنگ کیهان ها » (درایران: « جنگ دنیاها » ) کار ارسون ولز. این گزارش رادیویی نخستین شوخی با قالب مستند بود که سپس از سوی دیگران نیز پی گرفته شد.
1965: « رزمایش » ( یا « بمب » ) ساخته پیتر وتکینز. این اثر همانند سازی باورپذیری درباره فردای حمله اتمی به انگلستان است. در سال ساخت این فیلم اخبار ضد و نقیض بسیاری درباره احتمال حمله اتمی شوروی پیشین به این کشور در مطبوعات آن به چاپ می رسید. فیلم با تاثیرپذیری از این اخبار و حال و هوای آن روزها ساخته شده. پس از ساخت فیلم، بی بی سی از پخش آن خود داری کرد. فیلم که بسیار سند بنیاد و واقع گرا ساخته شده از سوی تماشاگران تلویزیونی بسیار هشدار دهنده خوانده شد.
1971: « پارک مجازات » ساخته پیتر وتکینز. گروهی از مخالفان جنگ ویتنام باید در همراهی افسران پلیس از بیابان بگذرند و به نقطه ای مشخص برسند تا در محکومیت شان کاهش داده شود. امریکا در باتلاق جنگ ویتنام گرفتارآمده. ریچارد نیکسون رییس جمهور وقت امریکا در پی مخالفت ها و اعتراض های جنبش های صلح طلب وضعیت اضطراری اعلام می کند. مبارزان حقوق مدنی، فمینیست ها، بیداردلان، کمونیست ها و آنارشیست ها دستگیر می شوند و در دادگاه ویژه مردمی محاکمه می شوند. بر پایه یک آیین دادرسی آنها به جرم تعرض به امنیت کشور به مجازات های سنگین محکوم می شوند. با این حال، آنها آزادند که به جای اجرای حکم شان در پارک مجازات سرکنند، پارک آموزش پلیس های ضدشورش و نظامیان امریکایی. در اینجا آنها باید 85 کیلومتر بیابان را سه روزه بدون آب و غذا پشت سرگذارند تا به جایی برسند که پرچم امریکا در آن نشانده شده است. اسکادرانی از پلیس های مسلح آنها را در همه حال همراهی می کنند. یک گروه مستند ساز اروپایی ماجرا را در دادگاه و در حالی که محکومیت شان را در پارک مجازات سپری می کنند دنبال می کنند. با وجود شرکت این فیلم در جشنواره کن 1971 و تحسین منتقدان آن دوره، فیلم موفقیت محدودی داشت.
1980: « آدم خوار هولوکوست » ساخته روجرو دئوداتو. موضوع این فیلم کشف یک قبیله آدم خوار از سوی چند روزنامه نگار است. این فیلم که ظاهری مستند گرفته به خاطر واقع نمایی آن یکی از فیلم های بسیار جنجال برانگیز دوره خود بود. این فیلم در بیش از 50 کشور ممنوع شد. واقع نمایی فیلم، این زمزمه را دامن زد که بازیگران اصلی آن واقعا برای فیلم برداری فیلم کشته شده اند یا بر پایه برداشتی دیگرگفته می شد که بازیگرانی که بر پرده می بینیم روزنامه نگاران واقعی بوده اند که ما یکی از اسناد (= فیلم های) بازمانده از ایشان را می بینیم. در این فیلم، ما این گروه روزنامه نگار را می بینیم که به دست قبیله آدم خوار می افتند و پس از تجاوز و قتل خورده می شوند.فیلم بر جزییات این کشتار وحشیانه همچون گزارشی عینی تاکید دارد. کارگردان فیلم، روجرو دئوداتو تنها زمانی از زندان آزاد شد که این بازیگران را به دادگاه ایتالیا نشان داد.
1983: « زلیگ » ساخته وودی آلن. فیلمی درباره پرسناژ - آفتاب پرست است.
1984: « اسپینل تپ » (یا « این اسپینل تپ است » ) ساخته راب راینر. فیلمی درباره یک گروه هارد راک خیالی به نام « این اسپینل تپ است ».
1989: « اسناد ممنوع » ساخته ژان تدی فیلیپ. گزیده اسناد (بیش تر مخفی تا ممنوع) که شهادتی بر پدیده های هنجارگریز هستند. مجموعه ای از دوازده فیلم که از روی اسناد دست اول ساخته شده و همان گونه که یافت شده اند به نمایش درآورده می شوند. این فیلم را گفتاری همراهی می کند که گرچه حس و معنا را روشن می سازد در بیش تر زمان بر ابهام موضوع می افزاید.
1992: « به نزدیک شما رسیده است » فیلم بلژیکی ساخته رمی بل وو، آندره بونزل و بنوآ پوئل وورد. تصویری از یک قاتل سریالی خیالی. درباره یک گروه کوچک روزنامه نگار که فیلمی درباره « بن » می سازند: مردی که از کشتن آدم ها روزگار می گذراند. بن بیش تر به سراغ آدم های طبقه میانه و افراد سالخورده می رود. آدمی که دوست دارد « کم کار کند اما خوب در بیاورد ». این فیلم در اصل وارونه سازی برنامه تلویزیونی بلژیکی Strip-Tease است که در آن آدم ها تنها گذاشته می شوند تا حرف بزنند و خود را هویدا سازند. فیلم از طنز گزنده بهره می برد و خشونتی یکه آور را به نمایش می گذارد اما طنز فیلم به لحن و بیانی جدی درآمیخته که به زبان فیلم تعادل می بخشد.
1995: « پرونده ب » ساخته بنوآ پیترز با نام مستعار ویلبور لگب از روی سناریوی بنوآ پیترز و فرانسوا شویتن. این فیلم به بررسی و پژوهش در یک گذرگاه مخفی می پردازد که به یک شهر موازی در بروکسل دسترس می دهد و « بروزل » نامیده می شود که در تلخ کامی های شهرسازی پایتخت بلژیک مقاوم خواهد ماند.
1996:« نقره فراموش شده » ساخته پترجکسون و کوستا بوتز درباره کشف دوباره یک پیشگام فراموش شده هنر هفتم.
1996: « لوگوی هاردکور » ساخته نوئل بیکر.
1999: « طرح بلرِجادوگر » ساخته میریک و ادواردو سانچز. فیلم ترسناکی كه در سال 1999 با بودجه كم توسط دانيل مريك و ادواردو سانچزساخته شد و نشان مي دهد كه سه دانشجوي سينما پس از رفتن به جنگل به طرز اسرار آميزي ناپديد مي شوند و شخصيتي نامريي آنها را سایه به سایه دنبال می کند. اين فيلم با فروش بسيار بالايي برخوردار شد زيرا سازندگان آن با بازاريابي اينترنتي تبليغ زيادي راه انداختند و با برانگيختن حدس و گمان ها و ايجاد باور در ذهن مردم اين امكان را پديد آوردند كه تصور شود اين سه تن براستي در جنگل « بوركيتسويل » در مريلند گم شده اند. اين خود موجب بروز مشكلاتي براي اداره پليس منطقه فردريك كانتي شد. پيش از اكران اين فيلم نيز پخش فيلمي درباره اين افسانه در يكي از شبكه هاي تلويزيوني امريكا به حدسيات مردم شدت بيشتري بخشيده بود. همچنين پخش مصاحبه هاي واقعي خانواده هاي اين گم شدگان موجب ايجاد تصور درباره واقعي بودن رويدادهاي اين فيلم شد.
1999: « چهارفصل اسپیگول » ساخته کریستین فیلیبر که آمیزه ای از مستند و داستانی است و زندگی یک روستا و ساکنان آن را در گذر یک سال تمام به ما نشان می دهد.
1999: « هماهنگ ها و ناهماهنگ ها » ساخته وودی آلن. زندگی نامه خیالی امت ری گیتارنواز جاز که به گفته های کارشناسان واقعی این گونه نوازندگی برش می خورد.
2000: « کالبدشکافی » کاری از مرلین مانسون. تصاویر کالبدشکافی همراه با ترانه ای از مرلین مانسون. این فیلم تنها چند دقیقه طول می کشد اما رئالیزم، صحنه های چندش آور و نمادسازی آن (جنینی که از جمجمه بیرون آورده می شود) حسی هولناک در بیننده پدید می آورد. امروزه شاید این فیلم در قیاس با حجم آثار و نماهنگ های ساخته شده از این دست توان آغازین خود را از دست داده باشد اما تصاویر کالبدشکافی آن هنوز آزار دهنده است.
2002: « فوبار: یک فیلم » ساخته فیلم ساز کانادایی مایکل داوز. داستان دو « سرافشان » Headbanger کانادایی: تری و دین.
2002: تیونای بزرگ. فیلمی درباره زندگی دیوانه وار و شگفت مکس تیونا شریبر استاد دوربین مخفی.
2002: « عملیات ماه » ساخته ویلیام کارل.این فیلم مدعی است که تصاویر نخستین پانهادن انسان بر زمین به درخواست ناسا در استودیویی توسط استنلی کوبریک ساخته شده است.
2006: « بورات، آموزش فرهنگی درباره امریکا به سود ملت افتخار آفرین قزاقستان » ساخته لری چارلز با شرکت ساشا بارون کوهن که نقش یک گزارشگر دروغین قزاق را بازی می کند که با امریکایی های واقعی روبرو شده است.
2006: « خدانگهدار بلژیک » ویژه برنامه تلویزیونی زنده بلژیک فرانسوی زبان با نام La Une (= خبر شماره یک) که در تاریخ 13 دسامبر 2006 به گونه زنده پخش شد و در آن بیانیه استقلال بخش فلاماند بلژیک اعلام گردید.
2006: « مرگ رییس جمهور » مستند بریتانیایی ساخته گابریل رینج درباره ترور جورج دبلیو. بوش.
2006: « از کریس کونتی چه به جا می ماند؟ » مستند بلژیکی درباره خواننده ای که صاحب شهرت معرفی می شود.
2007: « پیر (41) » مستند فرانسوی که در آن دو روزنامه نگار از روی عکس ها و ویدیوها درباره پیردلونه مردی که به نظرمی رسد پس از شصت سال هیچگاه پیر نمی شود به پژوهش می پردازند. فیلمی در سه بخش، ساخته جیمی هالفون و تریستان سِکِلا.
فیلم شناسی برگزیده فیلم های مستند ساختگی
1938: گزارش رادیویی درباره « جنگ کیهان ها » (درایران: « جنگ دنیاها » ) کار ارسون ولز. این گزارش رادیویی نخستین شوخی با قالب مستند بود که سپس از سوی دیگران نیز پی گرفته شد.
1965: « رزمایش » ( یا « بمب » ) ساخته پیتر وتکینز. این اثر همانند سازی باورپذیری درباره فردای حمله اتمی به انگلستان است. در سال ساخت این فیلم اخبار ضد و نقیض بسیاری درباره احتمال حمله اتمی شوروی پیشین به این کشور در مطبوعات آن به چاپ می رسید. فیلم با تاثیرپذیری از این اخبار و حال و هوای آن روزها ساخته شده. پس از ساخت فیلم، بی بی سی از پخش آن خود داری کرد. فیلم که بسیار سند بنیاد و واقع گرا ساخته شده از سوی تماشاگران تلویزیونی بسیار هشدار دهنده خوانده شد.
1971: « پارک مجازات » ساخته پیتر وتکینز. گروهی از مخالفان جنگ ویتنام باید در همراهی افسران پلیس از بیابان بگذرند و به نقطه ای مشخص برسند تا در محکومیت شان کاهش داده شود. امریکا در باتلاق جنگ ویتنام گرفتارآمده. ریچارد نیکسون رییس جمهور وقت امریکا در پی مخالفت ها و اعتراض های جنبش های صلح طلب وضعیت اضطراری اعلام می کند. مبارزان حقوق مدنی، فمینیست ها، بیداردلان، کمونیست ها و آنارشیست ها دستگیر می شوند و در دادگاه ویژه مردمی محاکمه می شوند. بر پایه یک آیین دادرسی آنها به جرم تعرض به امنیت کشور به مجازات های سنگین محکوم می شوند. با این حال، آنها آزادند که به جای اجرای حکم شان در پارک مجازات سرکنند، پارک آموزش پلیس های ضدشورش و نظامیان امریکایی. در اینجا آنها باید 85 کیلومتر بیابان را سه روزه بدون آب و غذا پشت سرگذارند تا به جایی برسند که پرچم امریکا در آن نشانده شده است. اسکادرانی از پلیس های مسلح آنها را در همه حال همراهی می کنند. یک گروه مستند ساز اروپایی ماجرا را در دادگاه و در حالی که محکومیت شان را در پارک مجازات سپری می کنند دنبال می کنند. با وجود شرکت این فیلم در جشنواره کن 1971 و تحسین منتقدان آن دوره، فیلم موفقیت محدودی داشت.
1980: « آدم خوار هولوکوست » ساخته روجرو دئوداتو. موضوع این فیلم کشف یک قبیله آدم خوار از سوی چند روزنامه نگار است. این فیلم که ظاهری مستند گرفته به خاطر واقع نمایی آن یکی از فیلم های بسیار جنجال برانگیز دوره خود بود. این فیلم در بیش از 50 کشور ممنوع شد. واقع نمایی فیلم، این زمزمه را دامن زد که بازیگران اصلی آن واقعا برای فیلم برداری فیلم کشته شده اند یا بر پایه برداشتی دیگرگفته می شد که بازیگرانی که بر پرده می بینیم روزنامه نگاران واقعی بوده اند که ما یکی از اسناد (= فیلم های) بازمانده از ایشان را می بینیم. در این فیلم، ما این گروه روزنامه نگار را می بینیم که به دست قبیله آدم خوار می افتند و پس از تجاوز و قتل خورده می شوند.فیلم بر جزییات این کشتار وحشیانه همچون گزارشی عینی تاکید دارد. کارگردان فیلم، روجرو دئوداتو تنها زمانی از زندان آزاد شد که این بازیگران را به دادگاه ایتالیا نشان داد.
1983: « زلیگ » ساخته وودی آلن. فیلمی درباره پرسناژ - آفتاب پرست است.
1984: « اسپینل تپ » (یا « این اسپینل تپ است » ) ساخته راب راینر. فیلمی درباره یک گروه هارد راک خیالی به نام « این اسپینل تپ است ».
1989: « اسناد ممنوع » ساخته ژان تدی فیلیپ. گزیده اسناد (بیش تر مخفی تا ممنوع) که شهادتی بر پدیده های هنجارگریز هستند. مجموعه ای از دوازده فیلم که از روی اسناد دست اول ساخته شده و همان گونه که یافت شده اند به نمایش درآورده می شوند. این فیلم را گفتاری همراهی می کند که گرچه حس و معنا را روشن می سازد در بیش تر زمان بر ابهام موضوع می افزاید.
1992: « به نزدیک شما رسیده است » فیلم بلژیکی ساخته رمی بل وو، آندره بونزل و بنوآ پوئل وورد. تصویری از یک قاتل سریالی خیالی. درباره یک گروه کوچک روزنامه نگار که فیلمی درباره « بن » می سازند: مردی که از کشتن آدم ها روزگار می گذراند. بن بیش تر به سراغ آدم های طبقه میانه و افراد سالخورده می رود. آدمی که دوست دارد « کم کار کند اما خوب در بیاورد ». این فیلم در اصل وارونه سازی برنامه تلویزیونی بلژیکی Strip-Tease است که در آن آدم ها تنها گذاشته می شوند تا حرف بزنند و خود را هویدا سازند. فیلم از طنز گزنده بهره می برد و خشونتی یکه آور را به نمایش می گذارد اما طنز فیلم به لحن و بیانی جدی درآمیخته که به زبان فیلم تعادل می بخشد.
1995: « پرونده ب » ساخته بنوآ پیترز با نام مستعار ویلبور لگب از روی سناریوی بنوآ پیترز و فرانسوا شویتن. این فیلم به بررسی و پژوهش در یک گذرگاه مخفی می پردازد که به یک شهر موازی در بروکسل دسترس می دهد و « بروزل » نامیده می شود که در تلخ کامی های شهرسازی پایتخت بلژیک مقاوم خواهد ماند.
1996:« نقره فراموش شده » ساخته پترجکسون و کوستا بوتز درباره کشف دوباره یک پیشگام فراموش شده هنر هفتم.
1996: « لوگوی هاردکور » ساخته نوئل بیکر.
1999: « طرح بلرِجادوگر » ساخته میریک و ادواردو سانچز. فیلم ترسناکی كه در سال 1999 با بودجه كم توسط دانيل مريك و ادواردو سانچزساخته شد و نشان مي دهد كه سه دانشجوي سينما پس از رفتن به جنگل به طرز اسرار آميزي ناپديد مي شوند و شخصيتي نامريي آنها را سایه به سایه دنبال می کند. اين فيلم با فروش بسيار بالايي برخوردار شد زيرا سازندگان آن با بازاريابي اينترنتي تبليغ زيادي راه انداختند و با برانگيختن حدس و گمان ها و ايجاد باور در ذهن مردم اين امكان را پديد آوردند كه تصور شود اين سه تن براستي در جنگل « بوركيتسويل » در مريلند گم شده اند. اين خود موجب بروز مشكلاتي براي اداره پليس منطقه فردريك كانتي شد. پيش از اكران اين فيلم نيز پخش فيلمي درباره اين افسانه در يكي از شبكه هاي تلويزيوني امريكا به حدسيات مردم شدت بيشتري بخشيده بود. همچنين پخش مصاحبه هاي واقعي خانواده هاي اين گم شدگان موجب ايجاد تصور درباره واقعي بودن رويدادهاي اين فيلم شد.
1999: « چهارفصل اسپیگول » ساخته کریستین فیلیبر که آمیزه ای از مستند و داستانی است و زندگی یک روستا و ساکنان آن را در گذر یک سال تمام به ما نشان می دهد.
1999: « هماهنگ ها و ناهماهنگ ها » ساخته وودی آلن. زندگی نامه خیالی امت ری گیتارنواز جاز که به گفته های کارشناسان واقعی این گونه نوازندگی برش می خورد.
2000: « کالبدشکافی » کاری از مرلین مانسون. تصاویر کالبدشکافی همراه با ترانه ای از مرلین مانسون. این فیلم تنها چند دقیقه طول می کشد اما رئالیزم، صحنه های چندش آور و نمادسازی آن (جنینی که از جمجمه بیرون آورده می شود) حسی هولناک در بیننده پدید می آورد. امروزه شاید این فیلم در قیاس با حجم آثار و نماهنگ های ساخته شده از این دست توان آغازین خود را از دست داده باشد اما تصاویر کالبدشکافی آن هنوز آزار دهنده است.
2002: « فوبار: یک فیلم » ساخته فیلم ساز کانادایی مایکل داوز. داستان دو « سرافشان » Headbanger کانادایی: تری و دین.
2002: تیونای بزرگ. فیلمی درباره زندگی دیوانه وار و شگفت مکس تیونا شریبر استاد دوربین مخفی.
2002: « عملیات ماه » ساخته ویلیام کارل.
2006: «
2006: « خدانگهدار بلژیک »
2006: « مرگ رییس جمهور » مستند بریتانیایی ساخته گابریل رینج درباره ترور جورج دبلیو. بوش.
2006: « از کریس کونتی چه به جا می ماند؟ » مستند بلژیکی درباره خواننده ای که صاحب شهرت معرفی می شود.
2007: « پیر (41) » مستند فرانسوی که در آن دو روزنامه نگار از روی عکس ها و ویدیوها درباره پیردلونه مردی که به نظرمی رسد پس از شصت سال هیچگاه پیر نمی شود به پژوهش می پردازند. فیلمی در سه بخش، ساخته جیمی هالفون و تریستان سِکِلا.
2007: REC. آنخلا روزنامه نگار جوانی است که به همراه فیلم بردارش زندگی و کارهای شبانه را به سفارش مجموعه برنامه « آنگاه که در خوابید » به تصویر می کشد. آنها در ساختمانی گرفتارمی شوند که از سوی مسئولان در قرنطینه گذاشته شده است. آن دو به یک مرکزآتش نشانی بارسلون می روند. نخستین ساعات بسیار آرام می گذرد اما تلفنی همه چیز را به هم می ریزد: ساکنان یک ساختمان صدای فریادهای یک همسایه را شنیده اند. کارکنان شب به همراه این دو روزنامه نگار به آنجا می روند. آنخلا و آتش نشانان همسایگان را وحشت زده می یابند... به چه دلیل؟ همانند « طرحِ بلرِ جادوگر » در اینجا نیز این دوربین است که دردل تماشاگر هول می اندازد. طرح فیلم چنین جلوه می دهد که آنچه می بینیم چیزی نیست جز نوار ویدیوی خامی که توسط فیلم بردار برنامه ضبط شده است.
با نگاه به دانشنامه ویکیپدیای فرانسوی
Autopsie by Marylin Manson,2000
کالبد شکافی، مریلین مانسون، 2000.
کالبد شکافی، مریلین مانسون، 2000.
18+
ترانه آهنگ این فیلم
English
-->Dear God, do you want to turn knucles down and hold yourself.
Dear God, can you climb off that tree made in the shape of a T.
Dear God, the paper says you were the king in the black limosine.
Dear Jon and all the kings men, couldn't put your head together again.
-->Dear God, the sky's as blue as a gunshot wound.
Dear God, if you were alive you know we'd kill you.
-->Before the bullets.
Before the flies.
Before authourities take out my eyes.
The only smiling are your dolls that are made.
But you are plastic and so are your brains
پیشنهاد برابرسازی واژه فرانسوی Faux Documentaire
و واژه انگلیسی Mockumentary:
مستند ساختگی، مستند جعلی، مستند نما، مستند نمون، مستند گونه.
و واژه انگلیسی Mockumentary:
مستند ساختگی، مستند جعلی، مستند نما، مستند نمون، مستند گونه.
نام لاتین (بیش ترفرانسوی) فیلم های یادآوری شده در متن به ترتیب ورود:
La Bombe de Peter Watkins.
Panishment Park de Peter Watkins.
Canibal Holocaust de Rugerro Deadato.
Zlelig de Woody Allen.
Spina Tap de Rob Reiner.
Les Documents Interdits de Jean-Teddy Filippe.
C'est arrivé près de chez vous de Rémy Belvaux, André Bonzel, Benoit Poelvoorde.
Le Dossier B de Benoit Peeters.
Forgotten Silver de Peter Jackson.
Hard Core Logo de Noel Baker.
Le Projet Balair Witch de Daniel Myric et Edwardo Sanchez.
Les Quatre Saisons d'Espigoule de Christian Philibert.
Accords et désaccords de Woody Allen.
Autopsy de Marilyn Manson.
Fubar:The movie de Michael Dowse.
Big Tuna Opération Lune de William Karel.
Borat: Leçons Culturelles sur l'Amérique au profit glorieuse nation Kazakhstan de Larry Charles. Bye Bye Belgium.
Death o a President by Gabriel Range.
Que reste-t-il de Chris Conty. Pierre (41).
REC, Co-directed by Jaume Balaguero and Paco Plaza
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر