پل استراند
محسن قادری
پل استراند (16 اکتبر 1890-31 مارس 1976) عکاس و فیلم ساز امریکایی همراه با عکاسانی چون آلفرد استیگلیتز و ادوارد وستون به تثبیت عکاسی همچون قالبی هنری در سده بیستم یاری رساند. مجموعه آثار او با دامنه گوناگون آن که شش دهه را در بر می گیرد نشانگر گونه های عکاسی و موضوعات بی شماری است که وی در امریکا، اروپا و افریقا کار کرده است.
آثار نوگرای آغازین
استراند در نیویورک در خانواده ای از تبار بوهم (چک کنونی) زاده شد. او در سال های پایان نوجوانی، در مدرسه فرهنگ اخلاقی فیلدستون از دانش آموزان لویز هاین، عکاس نام آشنای مستند بود. در این هنگام بود که نخستین بار پس از یک بازدید دانش آموزی، با گالری 291 که آلفرد استیگلیتز و ادوارد وستون آن را می گرداندند آشنا شد. در اینجا نمایشگاهی از عکاسان و نقاشان نواندیش به نمایش درآمده بود و همین سبب شد که استراند دلبستگی خود به عکاسی را جدی تر گیرد. استیگلیتزسپس کارهای او را در این گالری، درمجله Camera Work و در دیگر کارهای چاپی اش در استودیوی هاینینگلاتزینگ به شناسایی رساند. برخی از کارهای آغازین او چون عکس بسیار شناخته شده « وال استریت » (1915)، تجربه هایی در تجرید پردازی با فرم هستند که برای نمونه بر ادوارد هوپر و بینش شهری نامعمول او تاثیر گذار بودند. دیگر آثار استراند بازتابی از دلبستگی او به کاربرد دوربین همچون ابزاری برای اصلاح اجتماعی است.
فیلم سازی
استراند در گذر چند دهه، در دو زمینه فیلم و عکاسی به کار پرداخت. منهتا (1921) نخستین فیلم او که نام دیگرش « نیویورک باشکوه » است، فیلم صامتی است که زندگی روزانه نیویورک را به گونه فشرده و کم و بیش با نگاهی بس انتزاعی به نمایش می گذارد. این فیلم از همکاری او با چارلز شیلر، نقاش و عکاس، ساخته شد. در یکی از نماهای منهتا، « وال استریت »، عکس پرآوازه او جان می گیرد. از دید بسیاری، این فیلم نخستین فیلم آوانگارد امریکایی و سرآغاز مستند سمفونی شهر است.
وال استریت، پل استراند1915
دیگر فیلم هایی که وی در ساخت آنها همکاری داشت فیلم « موج » است که به سرمایه دولت مکزیک ساخته شده و موضوع آن با انقلاب این کشور در پیوند است. این فیلم مبارزه ماهیگیران برای رهایی از دست صاحبان قایق هایشان را نشان می دهد. همه بازیگران جز یک تن ماهیگیران واقعی بودند و برای هدایت آنها فرد زینه مان که در آن زمان دستیار کارگردان بود از هولیوود فراخوانده شد. به گفته زینه مان، استراند وسواس شگفتی درباره نورپردازی صحنه های فیلم داشت و در این باره بسیارموفق بود. فیلم برخلاف آثاری که هولیوود در آن زمان از مردم و سرزمین مکزیک می ساخت و آنها را همچون راهزنان می نمایند، تصویری واقعی از مردمان مکزیک به دست می دهد. بسیاری از تصاویر این فیلم که استراند خود آن را فیلم برداری کرده حس نهفته در عکس های دوره عکاسی بی واسطه او را بازمی نمایانند. او پیش از ساخت این فیلم نمایشگاهی از چشم اندازها و مردم مکزیک در همین کشور برگزار کرده بود.
از دیگرفیلم هایی که استراند در آنها همکاری داشت خیشی که دشت ها را شخم زد (1936) ساخته پیر لورنتز و زادگاه (1942) ساخته لئو هورویتس بود که فیلمی با درون مایه فاشیست ستیزانه است.
خانواده، روستای لوتزارا، ایتالیا،، پل استراند، 1953
فرانسه
استراند در ژوئن 1949 امریکا را ترک گفت تا فیلم « زادگاه » را در جشنواره جهانی کارلو ویواری در چکسلواکی ارائه دهد. در پی این سفر بود که استراند زندگی در فرانسه را برگزید و تا لحظه مرگ در همین کشور باقی ماند. این دوره در امریکا دوران مک کارتیسم بود و استراند نیز با توجه به دیدگاه های سیاسی و اجتماعی چپ گرایانه خود بی شک با دشواری هایی در کشورش روبرو می شد. وی بیست و هفت سال بازمانده زندگی خود را در روستای اورژیوال در نزدیک پاریس گذراند. استراند هیچگاه زبان فرانسه نیاموخت و در سراسر این دوران، آفرینش عکس هایش را به همراه همسرش هیزل کینگزبری استراند که او نیز عکاس بود ادامه داد.
اگرچه استراند بیش تر با آثار انتزاعی آغازین خود شناخته می شود، بازگشتش به عکاسی بی واسطه در سال های دورتر زندگی، به آفرینش برخی از برجسته ترین آثار او انجامید که همگی در گستره شش چشم انداز جغرافیایی به چاپ رسیده اند: زمان در نیوانگلند (1950)، نیمرخ فرانسه (1952)، Un Paese (« یک سرزمین »، 1952، دوران کار در روستای لوتزارا، زادگاه چزاره زاواتینی و عکس های دره پو)، (1962) Tir a'Mhurian/Outer Hebrides، مصر زنده (1969) و غنا: تک چهره افریقایی (1976).
زندگی خانوادگی.
استراند در 1921 با ربکا سالزبری، نقاش، ازدواج کرد.عکس های استراند از او گاه ترکیب هایی از نماهای بسته نامعمول اند. در پرتره های ربکا احساس غمی نهفته است که به عشق نافرجام آن دو در این دوره بازمی گردد. استراند در 1951 با هیزل کینگزبری ازدواج کرد. اما پیش از آن با ویرجینیا استیونز، هنرپیشه فیلم زادگاه ازدواج کرده بود. او در این زمان 46 ساله و ویرجینیا 23 ساله بود. سال ها بعد هنگامی که این دو درآستانه جدایی بودند استراند به دیدار روانپزشک ویرجینیا می رود. پس از بازگشت، ویرجینیا از او می پرسد « خوب، از چه چیزی حرف می زدید؟ » و استراند پاسخ داده بود: « از عکاسی ».
دیدگاه های سیاسی
دوران اقامت استراند در فرانسه همزمان با دادگاه معروف دوستش الجر هیس بود که به عضویت در حزب کمونیست متهم شده بود. اگرچه استراند رسما عضو حزب کمونیست نبود اما بسیاری از همکارانش عضو آن بودند (جیمز آلدریچ، چزاره زاواتینی)؛ برخی از آنها نویسندگان هوادار سوسیالیزم یا مبارز سوسیالیست بودند (بازیل دیویدسون در جایگاه دوم می ایستد ). بسیاری از دوستان استراند کمونیست یا مظنون به آن بودند. استراند همچنین پیوند نزدیکی با « فرانتیر فیلمز » داشت که یکی از بیست سازمانی بود که از سوی دادستان کل امریکا برچسپ « برانداز » یا « نا امریکایی » خورده بود.
استراند اصرار داشت که کتاب هایش در لایپزیگ در آلمان شرقی چاپ شوند حتی اگر این به معنای این باشد که این کتاب ها به دلیل خاستگاه کمونیستی اشان در بازار امریکا منع شوند. پرونده های اطلاعاتی که امروزه بنابر قانون آزادی اطلاعات در معرض عموم قرارگرفته و هم اکنون در مرکز عکاسی خلاقه در دانشگاه آریزونا نگهداری می شوند نشان می دهند که سرویس های اطلاعاتی امریکا جا به جایی های استراند در گوشه و کنار اروپا را به دقت زیر نظر داشته اند.
پیوند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر