۹/۰۹/۱۳۸۶

پل استراند

پل استراند



پل استراند
محسن قادری

دوست دارم ازمردمی عکاسی کنم که قدرت و وقاردر چهره دارند؛ آنها که زندگی هر کارکرده نتوانسته از پایشان در آورد. این مرا به سوی مردم می کشد.

پل استراند، عکس از آلفرد استیگلیتز

پل استراند در 16 اکتبر 1890 در نیویورک در یک خانواده مهاجر یهودی اهل چکسلواکی زاده شد. او یکی از پیشگامان جنبش نوگرای امریکا در عکاسی است. پدرش نخستین دوربین عکاسی را در سن دوازده سالگی به او هدیه می دهد. در 1907 دروس عکاسی لویز هاین (عکاس) را پی می گیرد که همچنین معلم علوم او دبیرستان « اتیکال کولچر » (فرهنگ اخلاقی) است.






نیکولا، 1967، پل استراند

در پی آشنایی با اوست که استراند با آلفرد استیگلیتز (عکاس) نیز هنگام دیدار دانش آموزان کلاس از گالری « جدایی طلبی عکس » آشنا می شود (این نامی است که به گالری شماره 291 خیابان پنجم نیویورک داده شده بود). او در این دیدار با این چهره شناخته شده عکاسی دوران خود دوستی می گیرد. استراند از ادوارد استایخن (عکاس) و جنبش کوبیست وچهره های شناخته شده آن چون پابلو پیکاسو، ژرژ براک و کونستانتین برانکوزی تاثیر می پذیرد.





ژرژ براک،اثر پل استراند
پس از گرفتن دیپلم در1909 پدرش به او کاری اداری در شرکت خود پیشنهاد می دهد. تا دو سال آنجا کار می کند و سپس به اروپا سفر می کند. از 1911 کارگاه هنری خود را می گشاید و نخستین تصاویر منظره پردازی خود را در « باشگاه دوربین » در نیویرک به نمایش می گذارد. از آغاز سال 1915 پل استراند با آفرینش یک سلسله طبیعت بی جان پا به دوره عکاسی نوینی می گذارد. (« کوزه و میوه »، و « پرتقال و کاسه ها » در پیوند با همین دوره اند). سپس موضوع ابزارها و دستگاه ها را به شیوه ای که ( « عکاسی محض ») یا « عینیت نو » خوانده می شود برمی گزیند.





بدنه دوربین اکلی، 1923، پل استراند
دقت و ظرافت ویژگی این گرایش نوین اوست؛ گرایشی که بر پایه آن به عنصرعکاسی شده نمودی واقع گرایانه داده می شود و این برخلاف جنبش های تصویرپردازی دوره اوستاو با تابلوهای عکاسی خود به آوازه می رسد و طبیعت بی جان، چهره پردازی و شهر را برای رفتن به سوی تجرید محض برمی گزیند.







پرچین سفید، 1916، پل استراند


اگر به آن دوره بنگریم که کلیشه های ویژه خود را برگزیده بود پی به اهمیت کار استراند می بریم. با نگریستین به عکس های او که طبیعی به دید ما می رسند او را همچون کاشفی می یابیم که دید خود از جهان را بر ما می گشاید. استیگلیتز خیلی زود پی به نبوغ او برد و نمایشگاهی به او اختصاص داد و مقالاتی در مجله « کمرا ورک » به او اختصاص داد. استراند خیلی زود به یکی از عکاسان پربیننده دوره خود تبدیل شد.



وال استریت، نیویورک، 1915، پل استراند

استراند به هنگام نخستین جنگ جهانی به عنوان متخصص پرتونگاری به کار می پردازد. پس از بازگشت به امریکا یک دوربین اکلی می خرد و تا زمانی که صنعت خبررسانی از نیویورک به ساحل غربی انتقال نیافته کار فیلم سازی مستقل را پی می گیرد. او نخستین فیلم مستند خود درباره نیویورک را با همکاری چارلز شیلر در 1921 به نام منهتا می سازد.




سر صحنه فیلم موج ها، 1933 

در 1930 به عنوان فیلم ساز و عکاس به مکزیک می رود. مجموعه عکس های این سفر در 1967 منتشر می شوند. در همین دوره است که به ارزش انسانی نهفته در عکاسی چهره پی می برد. در 1933 فیلم « موج ها » را می سازد.





مردان سانتا آنا میخواکان، پل استراند

این فیلم متهعدانه شرح دشواری های اقتصادی یک روستای ماهیگیری نزدیک وراکروز است. در 1935 به اتحاد جماهیر شوروی می رود تا با سرگئی آیزنشتاین کارگردان فیلم پرآوازه رزمناو پوتمکین دیدار کند به امید اینکه با او گروه آینده خود « فرانتیر فیلمز » (گروه فیلم سازی مرز) را پایه ریزی کند. با وجود این کوشش نافرجام به تولید فیلم های ضد فاشیستی می پردازد.







موج ها، 1933 
او هانری کارتیه برسون را به کار سینما می آورد و فیلم « خیشی که دشت ها را شخم زد » (1936)، اتحادیه های کارگری در ایلات جنوبی ، مردمان کامبرلند (1937) و زادبوم (1942) را می سازد. در 1936 به برنیس ابوت می پیوندد تا انجمن عکس را در نیویورک پایه گذاری کند. این طرح از شرایط کار کارگران پرده برمی دارد و تعهد سیاسی او را در پی دارد.





پرتره پسرجوان، پل استراند

چندی با گروهی تئاتری همکاری می کند که نمایش های اجتماعی به صحنه می برند.درپایان سال های دهه 40 مورد بازجویی قرار می گیرد و درمی یابد که متهم به داشتن ایده های کمونیستی است. نزدیک سال 1943 به فرانسه می آید ی، سینما را رها می کند و خود را تماما وقف کارعکاسی م کند. در 1953 به هنگام سفر در شمال ایتالیا، در لوتزارا، عکسی از خانوده لوتزتی می گیرد که پرآوازه است. سراسر اروپا را درمی نوردد و سپس به غنا می رود و مجموعه کتاب هایی انتشار می دهد: زمانی در انگلستان (1950)، فرانسه از نیم رخ (1952) که در آن به تک چهره نمادین پسری جوان برمی خوریم. سپس کتاب های یک کشور (1954)، نوول ایبرید ( جزایر واقع در کرانه غربی اسکاتلند در 1968) و غنا در 1976 از او به چاپ می رسند.



روی جلد کتاب « یک کشور »، 1054

نمایشگاههای بسیاری از آثار استراند در موزه هنرفیلادلفیا، موزه متروپولیتن نیویورک و موزه لس آنجلس برگزار شده است. پل استراند در خانه اش در ارژوال درفرانسه در 31 مارس 1976 درگذشت. به گفته نزدیکانش او شخصیتی آرام و خویشتن دار داشت که شور و هیجان هایش را با عکس هایش بیان می داشت.






آرکینا، اثر پل استراند


استراند در طی زندگی اش هیچگاه توجه به واقعیت اجتماعی در سینما و عکاسی را از یاد نبرد و هیچگاه در برابر آنچه که می توانست به برداشت و نگره او از دموکراسی و و قار انسانی آسیب زند کوتاه نیامد.

هیچ نظری موجود نیست: