۸/۰۳/۱۳۸۵

مستند، سینمای دیگر



مصاحبه دیوید سنک با گی گوتیه
نویسنده کتاب مستند، سینمای دیگر
محسن قادری

در هشتمین جشنواره جهانی فیلم مستند ژیلاوا، گی گوتیه عضو هیات داوران بخش بین الملل،کتاب جدیدش« مستند، سینمای دیگر»1را که به تازگی به زبان چک ترجمه شده بود معرفی کرد.این مصاحبه به همین مناسبت انجام گرفت و نخستین بار در« داک روو»،نشریه روزانه جشنواره انتشار یافت.

محسن قادری

نگارش کتاب درباره سینمای مستند را چگونه آغاز کردید؟ فیلم ها را چگونه گزینش کردید؟

نگارش این کتاب را خیلی وقت پیش آغازکردم ودراین میان،کتاب های دیگری هم نوشتم.آن زمان براین واقعیت تاکید داشتم که فیلم مستندهمچون یک گونه هنری شناخته نشده ودیگرآنکه دسته بندی اثرهنری براین پایه است که این اثرتا چه میزان ازفردیت پدیدآورنده نشان دارد.مستندهای بسیاری دیدم اما این موضوع را به گونه سامان مند پی نگرفتم. از دیدن اتفاقی فیلم ها و برنامه های تلویزیونی سود بردم. درسراسر این پژوهش پیرامون فیلم های مستند، یاداشت های دقیق برمی داشتم و ازروی همین یادداشت ها به کتابم شکل دادم.

درکتاب تان به سینمای مستند کشورهایی چون چکسلواکی،لهستان،مجارستان و همچنین کشورهای افریقایی،آسیایی و امریکای لاتین زیاد می پردازید.

کاملا درست است.به سینمای مستند این کشورها یااساسا ارجاع نشده یا ارجاعات پراکنده اند.دو دلیل برای این کار داشتم.از یک سو،دسترسی به برخی فیلم ها نداشتم که این نکته درباره سینمای مستند چک صادق بود.می دانستم چیتیلووا، پاسر،و دیگران مستندهایی ساخته اند اما این فیلم ها در فرانسه یافت نمی شدند.ازسوی دیگر درکشورهای امریکای لاتین و دربسیاری ازکشورهای عرب، مستند سنت پایدار وپیوسته ای نداشته.این سنت را اغلب در یک دوره زمانی محدود می بینیم.برای نمونه هنگامی که این کتاب را می نوشتم جریان نوین و بس جالب توجه مستندهای ایرانی که چهره محوری آنها عباس کیارستمی است هنوزمطرح نشده بود. اگر امروز می خواستم این کتاب را بنویسم آن را به گونه کاملا متفاوتی می نوشتم.از این گذشته امروزه توجه ام را برآثار فرانسوی می گذاشتم. چند ماه پیش کتاب « یک سده سینمای مستند فرانسه»2 را منتشرکردم.

چه برداشتی از سینمای مستند امروز دارید؟ آیا میان فیلم مستند و داستانی تمایز بنیانی می گذارید؟

مستند امروزچنان تحول یافته که تنوعات بی شماری به خود پذیرفته است.فیلم های مستند در آغازآثاری کوتاه بودند. امروزه این فیلم ها معمولا چند ساعت به درازا می کشند وتولید فیلم کوتاه درغلبه سینمای داستانی است. مستند می تواند توصیفی باشد،می تواند صرفا ثبت کننده واقعیت باشد وهمچنین می تواند شکل مقاله به خود بگیرد.برای نمونه فیلم بحث انگیز فارنهایت11/9 ساخته مایکل موریکی از این موارد است.ازاینها گذشته مباحث واژه شناختی مستند اهمیت چندانی برای من ندارد.این اختلاف را به سادگی می توان در فیلم« بودن و داشتن»(2002)ساخته نیکلا فیلیبر دید.او متهم شده که صحنه ها را برای دوربین ساخته و پرداخته است اما این فیلم به هرحال مستند است چرا که پس ازآنکه عوامل فیلم سازی روستا را ترک می کنند روستا به زندگی خود ادامه می دهد.تک تک آدم های این فیلم وجود دارند ودراین فیلم در نقش های اجتماعی عینی خود نمایان می شوند.برای نمونه اگرمی خواستید یک نانوا را در حال کار فیلم برداری کنید معلوم است که او به هیچ رو طبیعی رفتار نمی کرد والبته نقشش راهم به گونه ای که برای خودش هم بیگانه باشد ایفا نمی کرد. اگراین نقش را به آلن دلون می دادید باز هم چیز دیگری می شد.او می توانست این نقش را خوب و باورپذیر ایفا کند اما این تنها می توانست آغازگاهی برای ساخت دراماتیک یک داستان باشد.

1.Le Documentaire un autre Cinéma, Guy Gauthier Nathan,2002(Second Edition).
2. Un siècle de documentaire français,des tourneurs de manivelle aux voltigeurs du multimédia,Guy Gauthier,Arman Colin 2004.

هیچ نظری موجود نیست: