۵/۰۴/۱۳۸۷

تجربی


مخمصه های نیم روز، مایا درن، 1943،امریکا



تجربی
محسن قادری

منطقا باید همه فیلم هایی که « تجربه می کنند » و در حوزه ای مشخص چون حوزه های روایی، تصویرگری، صوتی، دیداری و همانند آنها تجربه می آفرینند را با این تعبیرمشخص نمود. با چنین برداشتی است که می توان نظریه ژان میتری در کتابش « سینمای تجربی » (1974) را درک کرد آنجا که تاریخ سینمای تجربی را بیش از هر چیز تاریخ جنبش های بزرگ هنری سینمای خاموش اروپایی می خواند.

اما امروزه این عبارت کم و بیش به گونه انحصاری مشخص کننده آن دسته از فیلم هایی است که همه یا بخشی از معیار های زیر (در کتاب « ستایش سینمای تجربی »، 1979، نوشته دومنیک نوگه، نویسنده فرانسوی) را در خود دارند:

- فیلم هایی که به راه و روندی صنعتی ساخته نشده اند.
- فیلم هایی که در چرخه تجاری پخش نشده اند (اما احتمالا در چرخه ها و محافل دیگر چرا).
- فیلم هایی که در پی پخش یا ضرورتا سودآوری نیستند.
- فیلم هایی که عمدتا غیر روایی اند.
- فیلم هایی که در پی پرسش گری و شالوده شکنی اند یا بازنمایی فیگوراتیو را به کلی کنار می نهند.

این اصطلاح با وجود ناهمخوانی های بنیانی اش (فیلم هایی که این اصطلاح بر آنها دلالت دارد بیش تر خود را آثار هنری می دانند تا تجربه گری ها) جای بسیاری از نام گذاری های پیش از خود چون سینمای ناب، سینمای کامل، سینمای مطلق، سینمای تجریدی، سینمای حاشیه ای، فیلم توقیفی، فیلم سروده و همانند آنها را گرفته است. از این میان تنها دو تعبیرتا امروز پا به پای « سینمای تجربی » کاربرد داشته اند: سینمای مستقل ( که اشاره به نظام تولید حاشیه ای دارد) و underground (سینمای « زیر زمینی ») که گاه تنها برای مکتب نیویورکی سال های 1960 کاربرد می یابد.

فارسی: آزمایشی، آزمایش گری، تجربی، سینمای تجربی

French: Expérimental, Cinéma Expérimental.
English: Experimental, Experimental Film.

واژه های همپیوند


با نگاه به « فرهنگ نظری و انتقادی سینما» نوشته ژک اومون و میشل مری، انتشارات ناتان، پاریس، 2001.

هیچ نظری موجود نیست: