۳/۰۲/۱۳۸۴

شناخت فيلم مستند

من پرواز برفراز دیوار یا جای دیگر نیستم



شناخت فيلم مستند

فيلم بازنمايي واقعيت نيست،واقعيت بازنمايي است/ژان لوك گدار،فيلم ساز فرانسوي.

امروزه واژه مستند براي توصيف هر نوع فيلم يا برنامه تلويزيوني به كار مي رود كه برخي عناصر عيني را در خود نهفته باشد.از برنامه هاي تحقيقي پيرامون سوءرفتار با كودكان گرفته تا موضوعاتي چون مهاجرت غير قانوني.در واقع چه براي بينندگان و چه پخش كنندگان تلويزيوني،واژه مستند امروزه در تعريف هر نوع برنامه اي به كار مي رود كه درام(داستان) نباشد.

اگرچه هميشه بر سر تعريف اين گونه فيلم سازي مباحثه وجود داشته،در گذشته،به ويژه در فاصله سال هاي 1920 تا اوائل دهه 1950واژه مستند به گونه ضمنی اشاره به برخي اصول و قواعد مشخص فيلم سازي داشت.در بريتانيا،نسلي از فيلم سازان با تاثير پذيري از انديشه هاي جان گريرسون، نظريه پرداز و مستند ساز اين كشور،فيلم هايي توليد كردند كه كم و بيش،از برخي اصول مستند پيروي مي كردند.در اصل تصور بر اين بود كه اين گونه فيلم ها، ثبت زندگي« آدم هاي واقعي» وزندگي ايشان است،از اين رو در اين فيلم ها كوشش بر اين بود كه حقيقت زندگي و تجربيات آدم هاي واقعي به ثبت رسانده شود.اين سبك مستند،پيشاپيش برخي اصول رابه فيلم سازان ديكته مي كرد:استفاده از آدم ها و مكان هاي واقعي به جاي بازيگران و صحنه هاي طرح ريزي شده و استفاده از كمترين گفتارنگاشته شده. بسياري از اين فيلم سازان همچنين عقيده داشتند كه فيلم هايشان مي بايست با آشكار ساختن فقرو بي پناهي و سكونت نامناسب آدم ها به عامه مردم،در خدمت جامعه قرارگيرد.

با نگاهي دقيق به اين نظريه به ويژه از ديد پيشبرد اهداف آن در روند كاملا فني و ساختگي فيلم سازي، مي توان دريافت كه آرمان حقيقت در سينماي مستند،آرماني بي نهايت بحث انگيز است.

توليد مستند از هنگام ساخت نخستين فيلم ها در سده نوزدهم آغاز شد.مستندهاي اوليه ثبت كننده جنبه هاي گوناگون زندگي روزمره بودند: بيرون آمدن كارگران از كارخانه،رسيدن قطار به ايستگاه،مردي در حال خرد كردن هيزم،چشم انداز يك شهر از درون يك بالن.اين نوع فيلم ها بازتاب نخستين روزهاي پيدايش سينما هستند كه مردم مسحور توانايي هاي فيلم متحرك در بازآفريني صحنه هاي زندگي بودند.خيلي زود فيلم سازان به گونه گريزناپذير،ساخت فيلم هاي كوتاه،كمدي ها،و درام ها را آغازيدند و چيزي نگذشت كه اين شكل از فيلم سازي دنياي فيلم را در غلبه خود درآورد. با اين همه،فيلم سازي مستند پابه پاي فيلم هاي«داستاني»به تحول خود ادامه داد.

امروزه بر صفحه تلويزيون بيش از همه فيلم هاي مستند و خبري مي بينيم .با اين حال نبايد از ياد برد كه پيش از پيدايش تلويزيون،فيلم هاي مستند در سينماها به نمايش در مي آمدند،و براي فيلم هاي داستاني، همچون پشتيبان بودند.از اينجا مي توان دشواري روياروي مستندسازان آن دوران را تصور نمود.آنان در رقابت سخت و مستقيم براي جلب كردن توجه تماشاگران فيلم داستاني قرار داشتند كه هزينه هاي كلاني صرف آنها شده بود،ستارگان در آنها به بازي گرفته شده بودند و نوار صوتي موسيقايي كاملي داشتند و روايت گر يك داستان بودند. سالن هاي سينما علاوه بر فيلم هاي مستند،فيلم هاي خبري را نيز نمايش مي دادند.اين دسته از فيلم ها را مي توان معادل برنامه هاي خبري تلويزيون هاي امروز دانست كه گزارشي از يك رخداد خبري جهان ارائه مي دهند.

هیچ نظری موجود نیست: