جنبش مستند بريتانيا
يان اتكن
محسن قادری
محسن قادری
جنبش سينماي مستند بريتانيا تاثير قابل ملاحظه اي بر فرهنگ فيلم بريتانيا داشت. اگرچه دوره تاثير فزاينده اين جنبش درميانه سال هاي 1930 تا 1940 بود اما ميراث آن ادامه يافت ومي توان گفت كه تا به امروز نيز اين تاثير تداوم داشته است. جنبش مستند همچنين موضوع مباحثات چشمگير در زمينه نقش آن در سال هاي 1930 و تاثيرش بر فيلم و تلويزيون امروز بوده است. در واقع، محدود حوزه هاي تاريخ فيلم انگلستان اين چنين بحث انگيز بوده اند يا اين همه مباحثات تحليلي برانگيخته اند.
تحليل هاي گوناگون و ضد و نقيضي از اين جنبش در دست است. بر اساس يك تحليل؛جان گريرسون، رييس اين جنبش، نظريه مهمي درباره رابطه فيلم با نوگرايي( مدرنيته) و مردم سالاري( دموكراسي) ارائه داد. گريرسون مردي با عقايد راسخ و عميق، گروهي شاگرد متعهد تربيت كرد تا اين نظريه را به تحقق رساند.از اين رو، فيلم سازان جنبش فيلم مستند واكنش نيروهاي تثبيت شده و قطب هاي صنعت فيلم را برانگيختند. اين مبارزه به تدريج كم رنگ شد و جنبش مستند از صحنه رقابت حذف گرديد و سرانجام نيز به دست كساني كه گريرسون« بي اصل و نسب هاي زبون انگليسي» مي خواندشان به شكست انجاميد.
با اين حال، اين تنها برداشت و تحليل موجود از جنبش مستند نيست. برداشت ديگر اين است كه اين جنبش و رهبرآن نقش محوري در گسترش و رشد فرهنگ تحليلي فيلم انگلستان ايفا كردند والگوي آغازين واقع گرايانه اي بنا نهادند كه جنبش آوانگارد را به گونه ای انتقادي ناديده مي گرفت. بنابه تحليل ديگر، گريرسون و فيلم سازانش، گروهي از تازه كارران خيرخواه و ناوارد بودند كه نمي توانستند خود را با شرايط به سرعت رو به دگرگوني انطباق دهند و از اين رو مسئول تضعيف كوشش هايي هستند كه ديگران به عمل مي آوردند تا نظام فيلم سازي همگاني موثري در بريتانيا پايه گذاري نمايند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر