۶/۲۷/۱۳۹۱


یوریس ایونز، 1959-1946


فیلم لیگا
یوریس ایونز
محسن قادری


نوشته ای از یوریس ایونز درباره پایه گذاری فیلم لیگای هلند که رویکردی آوانگارد به سینما بود. فیلم لیگا که در فاصله 1927 تا 1933 به کوشش هنرمندان جوان و نوپای هلندی بنیاد نهاده شد همانند همه گرایش های آوانگارد دهه 1920 در پی سینمایی نوآورانه و ناب بود. پایه گذاران فیلم لیگا منوتر براک (1)، یوریس ایونز، ال ج یوردان (2)، هنریک شولت (3) و ژک کنستانت وان وسم (4) بودند. به ویژه منوتر براک نقش مهمی در مخالفت با سینمای سرگرم کننده امریکایی و معرفی فرم سینمایی نو داشت. فیلم لیگا با نمایش فیلم های شبانه که به فیلم های تجربی اختصاص داشت در پی جدب مخاطب بود. با گسترش فیلم لیگا این انجمن فیلم در دیگر شهرهای مهم هلند نیز شعبه یافت.

در ماه سپتامبر 1927 در آمستردام، شبی پرجوش وخروش و به یادماندنی باحضورچهره های بسیار شناخته شده نقش برجسته ای درآینده من داشت. آن شب درباشگاه کرینگ درآمستردام تماشاگرانی دربرگیرنده منتقدان، روشنفکران و دانشجویان درنمایش فیلم « مادر » ساخته پودوفکین شرکت کرده بودند. چندروز پیش ازآن مسئولان پخش این فیلم را برای تماشاگران ممنوع کرده بودند. این ممنوعیت خیلی زود موجی ازاعتراض ها را به راه انداخت و باشگاه « هنرمندان » که من هم عضو آن بودم تصمیم گرفت که دستور سانسور را نادیده بگیرد و فیلم را بدون توجه به پیامدهای آن به نمایش درآورد. این واکنش بیان ناخشنودی به حق کسانی بود که گمان داشتند که آفرینش هنری و آزادی اندیشه زیر پا نهاده شده است. سینما دغدغه ویژه آنها بود وهمگی سینمادوست و افراد مصمم به مبارزه برای شناساندن فیلم های ارزشمند بودند، خواه ساخته اتحاد شوروی، فرانسه، امریکا یا ژاپن باشد. من یکی ازآنها وفعال ترین شان بودم.

آن شب فیلم مادر را چهاربار پیاپی با دستگاه نمایش فیلمی که از مغازه پدرم امانت گرفته بودم پخش کردم. این نمایش فیلم که به گونه مبهم و با تهدید بازرس پلیس برای به هم زدن جلسه آغاز شده بود با اشتیاق و تشویق ها به پایان رسید. این جلسه نمایش فیلم می توانست کوتاه باشد. بازرس پلیس رسمی دستور داشت جلوی نمایش فیلم را بگیرد اما در هلند هرچبزی چنان اندازه های کوچک شهرستانی دارد که کوچک ترین چیزی خیلی زود به یک مساله دولتی تبدیل می شود. درپی سرپیچی ما بازرس پلیس ناگزیر به مراجعه به مقامات بالا شد واین همان شبی بود که از سر اتفاق شهردار آمستردام در کاخ « دام » مهمان شام ملکه بود. او از این ماجرا مطلع شده بود و می بایست تصمیم گیری می کرد. ازنگرانی آنکه به سخره گرفته شود درنهایت کنارآمد و اجازه این نمایش فیلم را برای حفظ ظاهر و احترام ملکه با این بهانه داد که این نمایش فیلم خصوصی بوده وامنیت دولت را به مخاطره نمی اندازد. تا ساعت شش صبح پس از یک نمایش فیلم بی وقفه که نزدیک به شش ساعت به درازا کشیده شده شد بیش از 600 تن فیلم پودوفکین را تماشا کردند و حداکثرموفقیت حاصل شده بود.

فردای آن روز گروه دوستانی که در باشگاه هنرمندان تشکیل داده بودیم به این نتیجه گیری رسید که آنچه که رخ داده بود نباید بدون پی گیری بماند. دراین دوره سینما هنوزهنری رو به زایش، ناآشنا و مورد بی مهری بود که بسیاری آن را تنها یک سرگرمی می دانستند. هیچ مدرسه یا ادبیاتی برای شناساندن آن وجود نداشت و طبیعی بود که تازه کاران سینما به گرد هم آیند و انجمن هایی درست کنند. این کاری بود که ما می بایست انجام می دادیم. ما می بایست واکنش نشان می دادیم خود را سامان دهی می کردیم وبه خود امکان پخش فیلم می دادیم و از سینمایی دفاع می کردیم که تاثیر ژرفی برما نهاده بود. برای انجام این کار نیازبه جایگاه داشتیم واین جایگاه با « فیلم لیگا » فراهم شد. در فیلم لیگا (= اتحادیه فیلم) که در سپتامبر 1927 بنیاد نهاد شد من درطی سال های آینده به گونه فعال به کوشش برخاستم.

فیلم لیگا چیزی جز محفل جدیدی از دوست داران سینما نبود که با دیگر گروه های آوانگارد اروپایی درپیوند بود. پاریس و برلین راه بازکرده بودند و آمستردام نیز می بایست الگومی گرفت. این شهرکهن با سکون ودرخشانی نهرهای آب اش از تاییدات بی صبرانه برانگیخته شده بود. ما خود را مسئول می دانستیم، متعهد ودارای این شور درونی. هرشب می رفتیم و در یکی از قهوه خانه های قدیمی این شهرمی نشستیم، کافه هایی که درآن چوب های زنگارگرفته درگذرسده ها به ما ارزیابی ای اززمان وقطعیت اندک اما استوارمیراث داران گذشته ای را می داد که درطی آن هنر و تاریخ به گونه جداناپدیر درهم آمیحته شده بودند. لم داده برروی صندلی های مان و درمیان میز، بشکه های آبجو و گراوورهای قدیمی، ساعت ها به بحث می پرداختیم. یک گارسون کم حرف آبجوها را سرمیزمان می گذاشت. آبجو می نوشیدیم، سیگارمی کشیدیم وخیال می پروراندیم. گویی درمرکز جهان بودیم.

گاه خسته از یک جا نشستن راه می افتادیم به گردش درگوشه و کنار شهر. چهار پنج نفری درخیابان های خالی شلنگ تخته برمی داشتیم و با گذر ازپل ها از این ساحل به ساحل دیگرمی رفتیم. من بودم، یکی دیگر که نقاش بود و آن یکی نویسنده و آن دیگری مجسمه ساز وهمگی با شور و اشتیاق بحث می کردیم.

درطی این شب ها چیزی موجب تعجبم بود: بیش تر این هنرمندان به گونه ای ازسینما حرف می زدند انگار که هنری مقدس یا برتر است درحالی که سینما واقعا حوزه مستقیم کارشان نبود. سینما آنها را درکارهای شان تحت تاثیر قرارداده بود اما هیچ کدام از آنها به نظر نمی رسید که قادرباشند خود را براستی وقف این راه کنند. دراین مورد یک پدیده شیفتگی عجیب درمیان بود، شیفتگی ای مضاعف شده ازنوعی ناتوانی که باعث می شد آنها را همچون زندانیانی در درون قفسی بدون میله ببینم. زمان گذشت تا من آنچه آنها را جذب کرده درک کنم. سینما رازی شگرف بود واین راز، فن بود.

1. Ter Braak

2. L. J. Jordan
3. Henrik Scholte
4. Constant van Wessem

عنوان اصلی این نوشته 
« آمستردام، 1929-1926 » است.
این نوشته نخستین بار در « رای بن مستند » انتشار یافت.

۶/۱۱/۱۳۹۱

ترکسیب



تصویر روی جلد دی وی دی منتشر شده توسط کانون فیلم بریتانیا
درباره تاثیر سینمای شوروی بر سینمای بریتانیا


ترکسیب (1929)، ساخته ویکتور تورین
رابرت دانبار
ترجمه و تالیف : محسن قادری

ترکسیب مستند شناخته شده ای است که ساخت راه آهن ترکمنستان به سیبری را به تصویر می کشد، راه آهنی برای حمل پنبه ترکمستان به سیبری و غلات و سبزیجات سیبری به ترکمستان. این یکی از نخستین طرح های عمرانی بزرگ اتحاد جماهیر شوروی بود. ویکتور تورین کارگردان این فیلم از هفده سالگی یعنی از سال 1912 در امریکا زندگی می کرد. او در سال 1922 در سن 28 سالگی به کشورش بازگشت. تورین در انستیتوی فن آوری ماساچوست درس خوانده بود و در ویتاگراف استودیوز در هولیوود به عنوان بازیگر و فیلم نامه نویس کار کرده بود. تورین در نتیجه زندگی در امریکا از جنگ حهانی نخست و همچنین از انقلاب روسیه دور ماند. مساله دوری از انقلاب و دگرگونی های آن و همچنین خاستگاه مرفه و طبقه متوسط او تاثیرات زیان باری بر فعالیت بعدی اش داشت.

تورین پیش از ساخت ترکسیب سه فیلم در اتحاد شوروی ساخته بود که یکی از آنها فیلم بلندی درباره جدال طبقاتی در جهان سرمایه داری با نام « نبرد غول ها » (بوربا جیگانتوف) بود. این فیلم بسیار « انتزاعی » یعنی فیلمی بد تلقی شد. عجیب آنکه تورین از سبک بسیار رمانتیکی دست کشید که سپس عامه پسند و پر طرفدار شد. برخی از مولفه های این سبک فیلم سازی کاربرد نور پشت، نماهای درشت شسته و رفته و توجه وسواس گونه به فیلم برداری زیبا بود. ترکسیب برخلاف این سبک فیلم سازی بیان مستقیم، روشن و واقع گرایانه ای داشت که در عین گیرایی به طنز و جنبه های انسانی درآمیخته بود و با ذوق و اشتیاق و درکی قوی از ریتم تدوین شده بود. این فیلم را منتقدان شوروی « تغزلی » دانستند که ارزیابی مثبتی از آن بود. شاید همچنان که در تاریخ سینما سابقه داشته بودجه نسبتا پایین و جدول زمانی کوتاه تولید این فیلم موجب موفقیت آن در رسیدن به چنین وضوح، ایجاز و وحدت روایی شده و و چه بسا مانع مداخله زیاد « بالادستان » در تولید آن شده است. به هر رو این خود تورین بوده که سبک و محتوای فیلم اش را با دقت و ظرافت رقم زده است. این فیلم در خارج از اتحاد شوروی تحسین بیش تری برانگیخت و به سنت مستند کمک کرد تا در مسیر واقع گرایانه بیفتد. 

هنوز هم پس از این همه سال تماشای فیلم ترکسیب لذت بخش است و این فیلم بی شک درخور جایگاهی است که در کانون فیلم های کلاسیک سینمای شوروی در کنار آثار پودوفکین، آیزنشتین، داوژنکو و زیگا ورتوف می یابد. 

پرسشی که در اینجا مطرح است این است که چرا کارگردان این فیلم باوجود موفقیت فیلمش از ساخت شاهکارهای دیگری از این دست ناتوان ماند؟ سخت بتوان گفت که تعیین سمت اجرایی برای او درست در لحظه اوج موفقیت هنری اش پاداش او بود یا سقوطش. تا سال 1938 تورین هیچ فیلمی نساخت. او در این سال فیلم داستانی « باکینتسی » را درباره انقلاب 1905 در استودیوهای آذربایجان در باکو ساخت.

ترکسیب بی شک نشان گر توانایی های تورین به عنوان سازمان دهنده است اما جای تاسف است که استعدادهای نادر دیگرِ او فرصت بروز برای ساخت مستندهای دیگر به این سبک تازه و اندیشیده را نیافت. تاثیر این فیلم هچون دیگر آثار کلاسیک دهه 1920 شوروی بر جنبش سینمای مستند بریتانیا به رهبری جان گریرسون انکار ناپذیر است. یکی از فیلم های جنبش سال های دهه 1930 بریتانیا که از ترکسیب تاثیر شکلی زیادی پذیرفته است « پست شبانه » (1936) ساخته هری وات و بازیل رایت است که سفر ترن پستی لندن، میدلند و اسکاتلند از شهر لندن به اسکاتلند را به همراهی شعر دبلیو. اچ. اودن و موسیقی بنجامین بریتن به تصویر می کشد. موسیقی پست شبانه با ریتمی شاعرانه حرکات چرخ های ترن را که در ابتدا آرام آغاز می شوند و سپس به شتاب می گرایند تقلید می کند.

در زیر می توانید بخشی از دی وی دی کانون فیلم بریتانیا که درباره تاثیر سینمای شوروی بر جنبش مستند بریتانیاست را ببینید. این بخش، تاثیر مضمونی و شکلی فیلم تورین بر فیلم شاعرانه « پست شبانه » را به مقایسه می گذارد. 







  
شناسه فیلم

Turksib (1929)

Director: Victor Turin
Production: Vostok Film (USSR), Black & White, 35 mm, 
Running time: 85 minutes.
Released: 1929.
Filmed in Turkestan and Siberia.

Producer: Victor Turin.
Screenplay: Victor Turin with Alexander Macheret, Victor Shklovsky, and Efim Aron.
Assistant director: Efim Aron.
Photography: Yevgeni Slavinski and Boris Frantzisson.
English title (for English version): John Grierson.
Editor of English version: John Grierson.