۹/۰۹/۱۳۸۶

منهتا


منهتا، پل استراند، 1921، امریکا


منهتا، پل استراند
ملک محسن قادری

منهتا (1921) فیلم مستند کوتاهی است (10 دقیقه، سیاه و سفید) که می کوشد نگاه عکاسانه به شهری بندری بیاندازد. فیلم در قاب های ثابت، دود و دم کشتی ها، دودکش های شهر و چشم اندازهای آن را به تصویرمی کشد و در این میان گاه به خیابان های شهر و مردم و آیند و روند ایشان نیز چشم می دوزد. دستمایه فیلم، شهر است. منهتا دارای 65 نماست که با روایت فشرده (به کمک میان نویس ها) می کوشد از منهتن تصویری عکاسی وار به دست دهد. فیلم با نزدیک شدن کشتی مسافر بری به شهرآغاز می شود و با چشم اندازی ازغروب خورشید که از فراز آسمان خراش دیده شده پایان می یابد. هدف بنیادی این فیلم بررسی پیوند میان عکاسی و فیلم است. جنبش و جا به جایی دوربین به کم ترین میزان رسیده و گویی حرکت درنماها امری تصادفی است. نماهای فیلم، چشم اندازهایی با چیدمان های دقیق انتزاعی ازشهرند.

این فیلم کوششی برای نشان دادن عشق فیلم سازان به شهر نیویورک است. منهتا از همکاری چارلز شیلر نقاش و پل استراند عکاس پدید آمد. میان نویس های فیلم برگرفته از شعرهای والت ویتمن است. کتابخانه کنگره امریکا این فیلم را دارای « اعتبار فرهنگی » دانست و آن را برای نگهداری در بایگانی فیلم ملی برگزید. فیلم در اکتبر 2005 بازیابی شد تا در مجموعه دی وی دی های سینمای نادیده جای گیرد.

شناسه فیلم به انگلیسی

Manhatta
Release date 1921
Running time 10mins
Country USA
Language English

پل استراند

پل استراند



پل استراند
محسن قادری

دوست دارم ازمردمی عکاسی کنم که قدرت و وقاردر چهره دارند؛ آنها که زندگی هر کارکرده نتوانسته از پایشان در آورد. این مرا به سوی مردم می کشد.

پل استراند، عکس از آلفرد استیگلیتز

پل استراند در 16 اکتبر 1890 در نیویورک در یک خانواده مهاجر یهودی اهل چکسلواکی زاده شد. او یکی از پیشگامان جنبش نوگرای امریکا در عکاسی است. پدرش نخستین دوربین عکاسی را در سن دوازده سالگی به او هدیه می دهد. در 1907 دروس عکاسی لویز هاین (عکاس) را پی می گیرد که همچنین معلم علوم او دبیرستان « اتیکال کولچر » (فرهنگ اخلاقی) است.






نیکولا، 1967، پل استراند

در پی آشنایی با اوست که استراند با آلفرد استیگلیتز (عکاس) نیز هنگام دیدار دانش آموزان کلاس از گالری « جدایی طلبی عکس » آشنا می شود (این نامی است که به گالری شماره 291 خیابان پنجم نیویورک داده شده بود). او در این دیدار با این چهره شناخته شده عکاسی دوران خود دوستی می گیرد. استراند از ادوارد استایخن (عکاس) و جنبش کوبیست وچهره های شناخته شده آن چون پابلو پیکاسو، ژرژ براک و کونستانتین برانکوزی تاثیر می پذیرد.





ژرژ براک،اثر پل استراند
پس از گرفتن دیپلم در1909 پدرش به او کاری اداری در شرکت خود پیشنهاد می دهد. تا دو سال آنجا کار می کند و سپس به اروپا سفر می کند. از 1911 کارگاه هنری خود را می گشاید و نخستین تصاویر منظره پردازی خود را در « باشگاه دوربین » در نیویرک به نمایش می گذارد. از آغاز سال 1915 پل استراند با آفرینش یک سلسله طبیعت بی جان پا به دوره عکاسی نوینی می گذارد. (« کوزه و میوه »، و « پرتقال و کاسه ها » در پیوند با همین دوره اند). سپس موضوع ابزارها و دستگاه ها را به شیوه ای که ( « عکاسی محض ») یا « عینیت نو » خوانده می شود برمی گزیند.





بدنه دوربین اکلی، 1923، پل استراند
دقت و ظرافت ویژگی این گرایش نوین اوست؛ گرایشی که بر پایه آن به عنصرعکاسی شده نمودی واقع گرایانه داده می شود و این برخلاف جنبش های تصویرپردازی دوره اوستاو با تابلوهای عکاسی خود به آوازه می رسد و طبیعت بی جان، چهره پردازی و شهر را برای رفتن به سوی تجرید محض برمی گزیند.







پرچین سفید، 1916، پل استراند


اگر به آن دوره بنگریم که کلیشه های ویژه خود را برگزیده بود پی به اهمیت کار استراند می بریم. با نگریستین به عکس های او که طبیعی به دید ما می رسند او را همچون کاشفی می یابیم که دید خود از جهان را بر ما می گشاید. استیگلیتز خیلی زود پی به نبوغ او برد و نمایشگاهی به او اختصاص داد و مقالاتی در مجله « کمرا ورک » به او اختصاص داد. استراند خیلی زود به یکی از عکاسان پربیننده دوره خود تبدیل شد.



وال استریت، نیویورک، 1915، پل استراند

استراند به هنگام نخستین جنگ جهانی به عنوان متخصص پرتونگاری به کار می پردازد. پس از بازگشت به امریکا یک دوربین اکلی می خرد و تا زمانی که صنعت خبررسانی از نیویورک به ساحل غربی انتقال نیافته کار فیلم سازی مستقل را پی می گیرد. او نخستین فیلم مستند خود درباره نیویورک را با همکاری چارلز شیلر در 1921 به نام منهتا می سازد.




سر صحنه فیلم موج ها، 1933 

در 1930 به عنوان فیلم ساز و عکاس به مکزیک می رود. مجموعه عکس های این سفر در 1967 منتشر می شوند. در همین دوره است که به ارزش انسانی نهفته در عکاسی چهره پی می برد. در 1933 فیلم « موج ها » را می سازد.





مردان سانتا آنا میخواکان، پل استراند

این فیلم متهعدانه شرح دشواری های اقتصادی یک روستای ماهیگیری نزدیک وراکروز است. در 1935 به اتحاد جماهیر شوروی می رود تا با سرگئی آیزنشتاین کارگردان فیلم پرآوازه رزمناو پوتمکین دیدار کند به امید اینکه با او گروه آینده خود « فرانتیر فیلمز » (گروه فیلم سازی مرز) را پایه ریزی کند. با وجود این کوشش نافرجام به تولید فیلم های ضد فاشیستی می پردازد.







موج ها، 1933 
او هانری کارتیه برسون را به کار سینما می آورد و فیلم « خیشی که دشت ها را شخم زد » (1936)، اتحادیه های کارگری در ایلات جنوبی ، مردمان کامبرلند (1937) و زادبوم (1942) را می سازد. در 1936 به برنیس ابوت می پیوندد تا انجمن عکس را در نیویورک پایه گذاری کند. این طرح از شرایط کار کارگران پرده برمی دارد و تعهد سیاسی او را در پی دارد.





پرتره پسرجوان، پل استراند

چندی با گروهی تئاتری همکاری می کند که نمایش های اجتماعی به صحنه می برند.درپایان سال های دهه 40 مورد بازجویی قرار می گیرد و درمی یابد که متهم به داشتن ایده های کمونیستی است. نزدیک سال 1943 به فرانسه می آید ی، سینما را رها می کند و خود را تماما وقف کارعکاسی م کند. در 1953 به هنگام سفر در شمال ایتالیا، در لوتزارا، عکسی از خانوده لوتزتی می گیرد که پرآوازه است. سراسر اروپا را درمی نوردد و سپس به غنا می رود و مجموعه کتاب هایی انتشار می دهد: زمانی در انگلستان (1950)، فرانسه از نیم رخ (1952) که در آن به تک چهره نمادین پسری جوان برمی خوریم. سپس کتاب های یک کشور (1954)، نوول ایبرید ( جزایر واقع در کرانه غربی اسکاتلند در 1968) و غنا در 1976 از او به چاپ می رسند.



روی جلد کتاب « یک کشور »، 1054

نمایشگاههای بسیاری از آثار استراند در موزه هنرفیلادلفیا، موزه متروپولیتن نیویورک و موزه لس آنجلس برگزار شده است. پل استراند در خانه اش در ارژوال درفرانسه در 31 مارس 1976 درگذشت. به گفته نزدیکانش او شخصیتی آرام و خویشتن دار داشت که شور و هیجان هایش را با عکس هایش بیان می داشت.






آرکینا، اثر پل استراند


استراند در طی زندگی اش هیچگاه توجه به واقعیت اجتماعی در سینما و عکاسی را از یاد نبرد و هیچگاه در برابر آنچه که می توانست به برداشت و نگره او از دموکراسی و و قار انسانی آسیب زند کوتاه نیامد.

۹/۰۸/۱۳۸۶

جشنواره فیلم ساندانس،2008



اعلام فیلم های بخش مسابقه جشنواره فیلم ساندانس
پارک سیتی، یوتا

ملک محسن قادری

بنیاد ساندانس روز پنجشنبه 28 نوامبر 2007 فهرست فیلم های برگزیده بخش مسابقه فیلم های مستند و داستانی امریکا و جهان در جشنواره سال 2008 ساندانس را اعلام داشت. جشنواره جهانی فیلم ساندانس محلی برای نمایش آثار برگزیده فیلم سازان مستقل امریکا و جهان و فرصت ارزشمندی برای تماشاگران و مخاطبان است تا همه ساله نوآورترین فیلم های امریکایی و خارجی را به تماشا بنشینند. جشنواره افزون بر چهاربخش رقابتی، فیلم هایی را نیز در پنج بخش خارج از مسابقه به نمایش می گذارد که فهرست این دسته از فیلم ها نیز با فاصله یک روزه اعلام گردید. جشنواره فیلم 2008 ساندانس از 17 تا 27 ژانویه در پارک سیتی، سلت لیک سیتی، آگدن وساندانس در ایالت یوتا برگزار می شود. فهرست کامل فیلم ها را در اینجا می توان یافت.

گئوفرای گیلمور رییس جشنواره ساندانس می گوید: « گوناگونی فراوان بیان سینمایی در جشنواره امسال تنها بر پایه شمار درخواست های حضور در جشنواره یا گستره جغرافیایی این فیلم ها نیست بلکه در گوناگونی فیلم سازان و شمار زیاد موضوعاتی است که در این فیلم ها بررسی شده اند. امسال ما آمیزه ای از داستان گویی و هنر را در این آثار می بینیم که این در واقع نشانگر دامنه بازنمایی چیزی هایی است که در فیلم امکان پذیر است ».

جان کوپر مدیر برنامه ریزی جشنواره می گوید: « آفرینندگی، ضرورت موضوعی و شور و هیجان در میان فیلم سازان امسال آشکار است و نشان می دهد که فیلم سازی مستقل نه تنها در امریکا که در سراسر جهان زنده است. امسال میزان زیاد آثار با کیفیتی که از سوی فیلم سازان گوناگون در جشنواره شرکت کرده بودند کار ما را با دشواری روبرو ساخته بود. فیلم های پذیرفته در بخش رقابتی جشنواره، درونمایه های شاد و خنده دار، سرزنده و انسانی دارند و به خلاف معمول به جهانی که در آن به سرمی بریم نگاه خوشبینانه دارند ».

در جشنواره 2008 ساندانس 121 فیلم بلند برگزیده شده اند که از این میان87 فیلم از کشورهای گوناگون و 14 فیلم از امریکای شمالی برای نخستین بار در جشنواره ساندانس به نمایش در می آیند و 12 فیلم از امریکا نشان داده می شوند. فیلم هایی که نخستین بار به نمایش در می آیند از 25 کشور و دربرگیرنده 55 فیلم ساز جدید شرکت کننده در جشنواره اند که کارهای 32 تن از آنها در بخش مسابقه به نمایش در می آیند. این فیلم ها از میان 3624 فیلم بلند که 2021 مورد از آنها از امریکا و 1603 مورد ازدیگر کشورهای جهان بوده اند برگزیده شده اند. این تعداد فیلم نشانگر افزایش شمار فیلم ها در قیاس با سال پیش است که طی آن 1852 فیلم از امریکا و 1435 فیلم از دیگر کشورهای جهان درخواست شرکت در جشنواره داده بودند.


بخش مسابقه مستند

این بخش شمار زیادی از مستندهای جدید از فیلم سازان مستقل امریکایی را درخود دارد. این فیلم ها با بررسی نظام سیاسی امریکا و بررسی کاربرد منابع طبیعی کشور و نیز بررسی تحول فرهنگی و تصویرسازی های شخصی از هنرمندان شناخته شده، نشان دهنده گوناگونی مضمونی و هنری هستند. 16 فیلم مستند امسال از میان 953 فیلم درخواستی برگزیده شده اند و همه آنها نخستین بار در جشنواره ساندانس به نمایش درمی آیند.





فیلم های بخش مسابقه مستند

سرباز امریکایی.
( کارگردان و فیلم نامه نویس: ادت بلزبرگ)

عموسام واقعا به شما نیاز دارد! 
بررسی جذابی درباره سربازگیری در ارتش امریکا.

نوجوان امریکایی.
(کارگردان و فیلم نامه نویس: نان نت برستاین).


این فیلم که به شیوه سینما حقیقت ساخته شده تصویری بی پرده از چهار دانش آموز سال بالا در دبیرستان ایندیانا و تک عکس شگفتی آوری از زندگی در غرب میانه است.

بزرگ تر، قوی تر، سریع تر

(کارگردان: کریستوفر بل. فیلم نامه نویس: کریستوفر بل، الکساند بوئونو و تامسین راوادی.)

یک فیلم ساز، فرهنگ « برنده شدن به هر بهایی » را با آزمایش کاربرد استروئید برروی خود و دو برادرش به بررسی می گذارد.

میدان های نفتی
(کارگردان و فیلم نامه نویس: جاش تیکل.)


امریکا به نفت معتاد است و اکنون زمان مداخله است. مردی با نقشه و یک ماشین سوخت گیاهی در پی یافتن راه حل در نقاطی است که کمتر کسی به آنجا پا نهاده.

رودخانه: به عشق آب.
(کارگردان:ایره نا سالینا)


آب گوهر زندگی است و هرموجودی بر روی زمین نیازمند آن. رودخانه با این واقعیت آزاردهنده رویارو می شود که منابع حیاتی ما رو به کاهش است و چه بسا عامل آن زیاده خواهی باشد.

گونزو: زندگی و کاردکتر هانترز تامسون.
(کارگردان الکس گیبنی)


این فیلم نگاهی به دوران اوج شهرت دکتر تامسون « روزنامه نگار مستقل » و آفریننده رمان « ترس و وحشت در لاس وگاس » در میانه 1965 تا 1975دارد و بریده های از فیلم هایی هم پیوند با او را در خود دارد که نخستین بار به نمایش در می آیند. فیلم های خانگی، نوارهای صدا و بریده هایی از دست نوشته های منتشر نشده او نیز در این فیلم به کار گرفته می شوند.

سنگین ترین سکوت : تجاوز در کنگو.
(کارگردان و فیلم نامه نویس: لیزا اف.جکسون).


جکسون به روستای دورافتاده ای در منطقه جنگی کنگو می رود تا با تجاوز دیدگان دیدار کند و بدینسان نگاهی تیز بین و عمیق به کشاکش آنها برای زندگی بیاندازد.

I.O.U.S.A
(کارگردان: پاتریک گریدن).


کمتر کسی می داند که چه بسا امریکا در آستانه یک فروپاشی اقتصادی است. آی. او. یو. اس. ای به بررسی شرایط مالی شوک آور امریکا و راه های دوری از یک فاجعه دراقتصاد ملی امریکا می پردازد.

نراخون (خیانت)
(کارگردان: الن کوراس. کارگردان همکار: تاویسوک فراساوات. فیلم نامه نویس ها: آلن کوراس، تاویسوک فراساوات).


سرگذشت دلاورانه خانواده ای که پس از هرج و مرج های پیش آمده در پی جنگ هوایی مخفیانه امریکا در دوره جنگ ویتنام ناگزیر به مهاجرت از لائوس شدند. کوراس، کارگردان این فیلم 23 سال گذشته را صرف وقایع نگاری سفر خارق العاده این خانواده در این فیلم کاملا شخصی، شاعرانه و احساسی می کند.

فرمان اسطوره ها
(کارگردان مارگارت براون).


فیلمی درباره برگزاری مراسم مذهبی « ماردی گرا » در آلاباما.

پتی اسمیت: رویای زندگی
(کارگردان و فیلم نامه نویس: استون سبرینگ).


فیلم درباره پتی اسمیت، آهنگساز شناخته شده راک.

رومن پولانسکی: تحت تعقیب و دلخواه.
(کارگردان: مارینا زنوویچ. فیلم نامه نویسان: مارینا زنوویچ، جو بینی، پی. جی. مورگان).


فیلم به بررسی رسوایی عمومی و تراژدی شخصی ای می پردازد که سبب خروج ناگهانی رومن پولانسکی از امریکا شد.

پنهان کاری. 
(کارگردان پتر گالیسون، راب موس).


در هنگامه نیاز فزاینده امریکا به اخبار فوری و« حقایق » تازه، این فیلم جسورانه در پی نشان دادن دنیای گسترده و نادیدنی پنهان کاری دولتی امریکاست.

هیپ هوپ تیرکمانی.
(کارگردان: جکی ریم سالوم).


فیلمی درباره نسل جدیدی از رپ خوان های فلسطینی که صداهای دیگری از مقاومت در بستر ستیزهای اسرائیل و فلسطین ارائه می دهند.

ردپاهای تجارت: داستانی ازقلب شمال.
(کارگردان: کاترینا براون، همکاران کارگردان: آلا کاوگان، جود ری. فیلم نامه نویسان: کاترینا براون، آلا کاوگان).


هنگامی که نوادگان بزرگ ترین خانواده فروش برده در روزهای نخست پیدایش امریکای امروزی با گذشته و اکنون خود رویارو می شوند و مرده ریگ خشونت بار خود را در آن سوی اقیانوس ها و قاره ها به بررسی می نشینند تاریخ سرانجام بازنویسی می شود.

دردسر آب.
(کارگردان ها: تیا لسین. کارل دیل).


یک هنرمند رپ خوان جویای نام و همسرش که آشنا به چم و خم های زندگی است با یک دوربین ویدیو دردست نشان می دهند که انسان هنگامی که به دام طوفان مرگ بار نیواورلئان می افتد تازه درمی یابد که زنده ماندن تا چه میزان مهم است و آن دو بار دیگر فرصتی برای شروع زندگی دوباره می یابند.

بخش رقابت داستانی

یکی از معروف ترین بخش های جشنواره، فیلم های بخش داستانی امسال است که طیفی از نوآوری های زیبایی شناختی و نوآوری در گونه های سینمایی را در خود نهفته دارند. بررسی شاد و خنده دار گوشه های تاریک طبیعت و روابط انسانی و نیز موضوعات جدی تری چون طبقه و نژاد از جمله درون مایه های طرح شده در فیلم های این بخش اند. بخش مسابقه داستانی جشنواره سال 2008 ساندانس نشانگر طیفی از صداهای متمایز و داستان گویی های منحصر به فرد است. امسال 16 فیلم از میان 1068 اثر ارائه شده در این بخش به نمایش درمی آیند و همگی نخستین بار نشان داده می شوند.

بخش مسابقه مستند سینمای جهان

در این بخش 16 فیلم از میان 620 فیلم از 8 کشور جهان چون پاکستان، اردن، فرانسه، آلمان،  ژاپن، زلاند نو، انگلستان و کانادا برگزیده شده اند. مجموعه ای از تجربه های انسانی در موضوعات این فیلم ها به نمایش گذاشته شده اند. فرایند هنری، هزینه های جنگ، دین و ایمان، ملی گرایی و پیروزی روح انسانی برخی از این موضوعات اند.

فیلم های شرکت کننده در این بخش

تنها در چاردیوار
آلمان.
(کارگردان و فیلم نامه نویس: الکساندرا وست میر).

کوشش پسران نوجوانی که در کانون بازپروری بزهکاران جوان در بخش روستایی نشین روسیه نگهداری می شوند و چه بسا برای آنها زندگی در پشت میله ها بسیار بهتر از بیرون آمدن از آنجا و آزادی باشد.

ستاره هنری و دوقلوهای سودانی.
زلاند نو.

( کارگردان و فیلم نامه نویس: پیترا برتکلی).


ونسا بیکرافت سخت می کوشد که دوقلوهای یتیم سودانی را به فرزندی بپذیرد. این اشتیاق شدید او ازدواجش را به نقطه جدایی سوق می دهد و به هنر جنجالی اش بیش از پیش دامن می زند و برای او پرسش های دشواری درباره بهره کشی، فروپاشی فرهنگی و فشار غرب بر افریقا به میان می آید.

مثل دیگران باش.
انگلستان.
(کارگردان: طناز عشقیان).


نگاهی نزدیک و جسورانه به زندگی در ایران از چشم آنها که در حاشیه ان به سر می برند. مثل دیگران باش نگاهی تاثیرگذار به نسلی از جوانان ایرانی دارد که تن به جراحی تغییر جنسیت می دهند.

سرگذشت کامل شکست های جنسی من.
انگلستان.
(کارگردان کریس ویت، فیلم نامه نویسان: کریس ویت و هنری تروتر).


کریس یک دوست پسر به درد نخور است. او که در پی یافتن راز این موضوع برآمده با دوست دختر پیشین اش، متخصصان پزشکی، تهیه کننده ها و مادرش مشورت می کند تا دریابد زنها اساسا چه نگاهی به او دارند. آیا این سفراو را به دوست پسری فعال تبدیل می کند یا اوهمچنان نظاره گر زندگی تنها و بی یار و یاوری خواهد بود که در پیش رویش خود نمایی می کند؟

دریک. 
انگلستان.
(کارگردان:آیزاک جولین).


فیلمی که دو هنرمند جسور و نو آور را درخود دارد: یکی همچون موضوع و دیگری همچون فیلم ساز. فیلم، سفری سینمایی است و روشنگر کار و ارزش جاودان آثار « درک جارمن » فیلم ساز فقید بریتانیایی است.

شام با رییس جمهور.
پاکستان.
(کارگردانان و فیلم نامه نویسان: صبیحه سمر، ساچی تاناندام ساتانانتان).


فیلم با نشان دادن مصاحبه های خیابانی با مخاطبانی که رهبران مذهبی دارند و نیز نشان دادن مراسم شام با رییس جمهور پاکستان، حال و هوای فرهنگی را به نمایش می گذارد که در کشاکش با مقولات سیاسی و حقوق زنان به سر می برد.

دوراکووو: روستای دیوانگان.
فرانسه.
(کارگردان و فیلم نامه نویس: نینو کرتادزه).


ملی گرایی روسی سر از دژی در بیرون مسکو درمی آورد. در اینجا میخائیل موروزف، خودمختارانه بر نوکیشان جوان فرمان می راند و زمینه فعالیت جنبش راستگرای روسیه را که با شتاب گسترش می یابد فراهم می سازد.

همه زندگی ام در زندان.
انگلستان.
(کارگردان: مارک ایونز ، ویلیام فرانکام).


یک فیلم ساز جوان کنجکاو سعی می کند ماجرای واقعی نهفته در پس حکم مرگ روزنامه نگار سرشناس « مومیا ابو جمال » را دریابد و در این راه به حقایقی درباره تاریخ امریکا و نظام جزایی آن می رسد. با حضور: ویلیام فرانکام، نوآم چامسکی، آلیس واکر، موس دف، اسموف، اسنوپ دوگ، آنجلا دیویس.

مردی برسیم.
انگلستان.
(کارگردان و فیلم نامه نویس: جیمز مارش).


در 1974، فیلیپ پتی، جوان فرانسوی بر روی سیمی معلق میان دو برج دوقلوی نیویورک می رقصد. فیلیپ دستگیر می شود و به خاطر چیزی به زندان می افتند که همچون « جرم هنری قرن» خوانده شد.

پوجی.
ژاپن.
(کارگردان و فیلمنامه نویس: کازویا یامادا).


بر پس زمینه یک چشم انداز طبیعی باشکوه اما خشن، عکاسی ژاپنی با « پوجی » برخورد می کند، دختر جوانی که اسب های وحشی را در دشت های مغولستان رام می کند.

بازیابی.
اردن.
(کارکردان و فیلم نامه نویس: المصد).


یک مرد خانواده دار اردنی در شهر زرقاوی رهبر مسلمان زندگی می کند. او می کوشد از خانواده اش پشتیبانی کند و از هویت خود در یک محیط پرتنش سیاسی دفاع کند.

سرگردان: من از هواپیمایی می آیم که بر کوه ها سقط کرد.
فرانسه.
(کارگردان و فیلمنامه نویس: گونزالو آریجون).


برای نخستین بار بازماندگان سقوط هواپیمای آندس در سال 1974 از زبان خودشان سرگذشت دلخراش نجات و زنده ماندن شان را بیان می دارند.

اولویت پزشکی: معمای انسان دوستانه دکتر جیمز اوربینسکی.
کانادا.
(کارگردان: پاتریک رید).


دکتر اربینسکی معروف، رییس پیشین پزشکان بدون مرز به افریقا باز می گردد و با واقعیت سخت شرایط آنجا رو به رو می شود و درمی یابد که انسان دوست بودن به چه معناست.

تا یانگ تسه.
کانادا.
( کارگردان و فیلم نامه نویس: یانگ چانگ).


در کناره رودخانه یانگ تسه نه چندان دورتر از سد « سه گلو » مردان و زنان جوان روی یک کشتی تفریحی کار می کنند و شاهد صعود آب ها و منظره چین هستند که به شکلی بنیادی رو به دگرگونی می نهد.

زنان بروکمن.
کانادا.
(کارگردان و فیلم نامه نویس: ایزاک ایزیتان).


در هنگامه سقوط اقتصادی آرژانتین، کارگران، یک کارخانه تولید لباس بوینس آیرس را در دست می گیرند و تولید لباس را برپایه الگوی خودجوش ادامه می دهند. با تبدیل شدن فقرا به مدیران تجاری جدید، زندگی آنها برای همیشه دگرگونی می پذیرد.

یاسوکونی.
ژاپن.
(کارگردان و فیلم نامه نویس: لی یینگ).


احترام کارمندان ژاپنی به مردگان معبد شناخته شده یاسوکونی مشاجره انگیز می شود زیرا در اینجا بود که شمشیرهای به کار رفته برای کشتن سربازان چینی ساخته می شد. شمار اندکی از مردم از گذشته خوفناک این معبد و شمشیرهای راز آمیز نهفته در آن آگاهی دارند.

بخش های گوناگون جشنواره

جشنواره فیلم ساندانس در نه بخش برگزار می شود: مسابقه مستند، مسابقه داستانی، مسابقه مستند سینمای جهان، مسابقه داستانی سینمای جهان، اسپکتروم (طیف)، مرز نو، پارک سیتی در نیمه شب و برگزیده ساندانس. فیلم های بلند برگزیده برای بخش های شب نخست، اسپکتروم، پارک سیتی در نیمه شب و مرز نو، امروز 29 نوامبر 2007 یعنی با فاصله یک روزه اعلام گردید. برنامه فیلم کوتاه در 5 دسامبر و نمایش فیلم های بخش برگزیده ساندانس در 12 دسامبر اعلام خواهد شد.

فیلم نامه نویسان، فیلم برداران و تدوین گران بخش رقابت جهانی نیز همچون همتایان خود در بخش های مسابقه مستند و داستانی امریکا می توانند در این زمینه جایزه دریافت دارند.

فیلم های برگزیده شده برای پخش در بخش مسابقه می توانند این جوایز را دریافت کنند: جایزه بزرگ هیات داوران، جایزه فیلم برداری و کارگردانی. دیگر جایزه هیات داوران، جایزه فیلم نامه نویسی « والدو سالت » است که به فیلم نامه نویس فیلمی در بخش سینمای داستانی و جهان: مسابقات داستانی داده می شود. جایزه تدوین مستند به تدوین گر فیلمی در بخش سینمای مستند و جهان: مسابقات مستند داده می شود.

جایزه آلفرد پی. اسلوان به یک فیلم بلند داستانی برجسته به خاطر ویژگی بازنمایی مضامین علم و فن آوری داده می شود.

تازه های جشنواره 2008

بخش اسپکتروم (طیف): نور موضعی مستند


امسال زیرمجموعه ای در بخش اسپکتروم وجود دارد که هفت فیلم مستند در آن به نمایش در می آیند. این بخش کوششی در ادامه تعهد درازمدت جشنواره برای پخش فیلم در بخش روایت ناداستانی است.

جایزه جدید برای رقابت سینمای جهان

جشنواره امسال همچون کوششی برای جلب توجه فیلم نامه نویسان، فیلم برداران و تدوین گران جهانی، شمار جوایز خود برای فیلم های نمایش داده شده در بخش رقابت سینمای جهان را افزایش داده است. افزون بر جایزه هیات داوران سینمای جهان، این جوایز نیز داده می شوند: جایزه هیات داوران بخش سینمای مستند و سینمای جهان. هم اکنون فیلم های داستانی غیرامریکایی بخش مسابقه نیز می توانند جوایزکارگردانی، تدوین، فیلم نامه نویسی و فیلم برداری را به دست آورند.

۸/۲۶/۱۳۸۶

کارگران، پسر لومیر، سیب گاز زده و روسپیان



دیدگاه جان گریرسون به مستند 
جان گریرسون

صحبت از هنری براساس تصویر است که عامل مهم آن همیشه یا تقریبا همیشه چیزی است که مشاهده شده است. با این حال، سنت واقع گرایی خیلی کند در سینما سر برآورده است. هنگامی که لومیر نخستین بار دسته دوربینش را چرخاند و اولین تکه فیلم تاریخی اش را گرفت این کار را با همان شور زیبا و بی پروایی انجام داد که در کار آماتورهای امروزی دیده می شود. آن دوربین جدید ضبط تصویرهای متحرک هنوز از دید او صرفا دوربین بود، ابزاری بود برای نگریستن به زندگی اطرافش. از صف کارگران خودش در حال خروج از کارخانه فیلم برداری کرد و این نخستین فیلم، « مستند » بود. و همانقدر طبیعی، از همسر و فرزندش فیلم گرفت. لحظه ای به نظر رسید که سینما دارد تقدیر طبیعی خود را که همانا کشف انسان است عملی می کند و برای این کار همه چیز هم در اختیار داشت. می توانست روی پای خود بایستد، می توانست واقعیت را خودمانی تر بنگرد و چه چیزی طبیعی تر از اینکه ضبط جهان واقعی باید مایه الهام اصلی اش باشد.

من به یاد دارم که در آن سال های حساس قرن حاضر وقتی بانوی ارباب ما هیجان اولین فیلم ها را به روستای ما در اسکاتلند آورد چه آسان پذیرفتیمش و حالا که فکرش را می کنم می بینم شهرهای بزرگی چون ادینبورو و گلاسکو مدتی پس از ما با سینما آشنا شدند. آن فیلم ها هم مستند بودند و اولین فیلمی که من دیدم دومین اثر تاریخ سینما بود: پسر لومیر درحال خوردن سیب. آن حالت اعجاب و شگفتی کودکانه ممکن است حافظه ام را به اغراق متمایل سازد اما سوگند می خورم که صورت درشتی در آن فیلم بود که سال ها بعد قرار بود د. و. گریفیث ابداعش کند. نکته ای که حالا به نظر من اهمیت دارد این است که بزرگ ترهای ما این سینما را طوری پذیرفتند که با پذیرش تآتر تفاوت اساسی داشت. هنوز بازی در تآتر را نوعی گناه می پنداشتند اما در این هنر جدید و نوپای مشاهده واقعیت چیز مضری ندیدند. من در شش سالگی به سینما پایبند شدم زیرا ربطی به تاتر نداشت و تاکنون نیز به آن پایبند مانده ام. اما سینما به خود پایبند نمانده است. همانطور که بزرگترهای کالونیست ما می پنداشتند سینما چندان هم معصوم نبود. هنوز کارگران از کارخانه خارج نشده بودند و هنوز آن سیب هضم نشده بود که مسافرت به ماه سرگرفت و همه اش یکی دو سال بعد بود که یک سفر تمام رنگی به دامان شیطان عملی گردید. زنان فاحشه وارد گود شدند و دروغ بزرگ حقه ها و نیرنگ های ساختگی وارد کار شد و و اقعیت و آن شور زیبا و بی پروای نخستین کنار گذاشته شد.

برگرفته از کتاب « پژوهش هایی در سینمای مستند »، جیم هیلر-آلن لاول، وازریک درساهاکیان، چاپ اول، مردادماه 1364، نشر فاریاب.

سخنان گریرسون دراصل بریده ای از این کتاب است:

Grierson on Documentary, edited by H. Forsyth-Hardy, Faber& Faber, London,1966

۸/۲۴/۱۳۸۶

سنت مستند بریتانیا


فیلم برداری « پست شبانه »، 1936،
هری وات و بازیل رایت


سنت مستند بریتانیا
ملک محسن قادری

« تاریخ سینمای مستند تاریخ دنیای عینی نیست که از دریچه هنرهفتم نگریسته شده باشد بلکه تاریخ قالب بخشیدن های گوناگون به واقعیت و سطوح گوناگون به صحنه بردن آن در تاریخ سینماست (...) ».

یان لاردو، یادداشت های دکتر مویبریج، - یادداشت شماره 1- [« همایش فیلم مستند لوساس »]، 1990.

مکتب مستند انگلیسی جان گریرسون و دستاوردهای آن

الف - سیاست حفاظتی

سینمای انگلستان در 1925 از دید تولید و حضور فیلم هایش بر پرده سینماهای بریتانیا به سقوط آزاد درافتاده است. در این دوره، این سینما تنها بیست فیلم در سال تولید می کند که در نوامبر سال 1924 این تولید نیزبه کلی متوقف می شود. در همین دوره 95 درصد از پرده های سینما به انحصار فیلم های هولیوود در می آید. این حرفه در 1927 از دولت می خواهد که به رویارویی با این وضعیت وخیم برخیزد. بدینسان سیاست سهمیه بندی به میان می آید تا پخش فیلم های خارجی را محدود سازد. دولت ارائه دست کم 30 درصد از فیلم های بریتانیایی در چرخه پخش و بهره برداری را خواستار می شود. این سیاست محافظتی تاثیرات بی درنگ در پی دارد (در 1926، 26 فیلم، در 1932، 153 فیلم، و در 1937، 225 فیلم در انگلستان تولید می شوند) اما حرفه سینما درمی یابد که این نیز بسنده نیست. در 1938 محدودیت های نوین به کار بسته می شوند.

ب - « گشودن پرده بر روی دنیای عینی »: گریرسون و مکتب مستند انگلیس

جریان مستند سینمای بریتانیا با چهره برجسته خود جان گریرسون، بنیان گذار مکتب مستند انگلیس که سینما را با روش های نوین فیلم برداری خویش در سال های 1930 متحول می سازد، عامل محرک پیشرفت در کل این صنعت فیلم می شود. در آن روزها دغدغه حقیقت ناشناخته، نقطه عزیمت جریانی برجسته می شود و به سینمای مستند امکان می دهد تا به گونه سینمایی مجزایی بدل شود که در آن فیلم برداری، مونتاژ و موسیقی بُعد دراماتیک انکار ناپذیری را به همراه می آورند. برای گریرسون، مستند تنها در صورتی می تواند به جایگاه هنر رسد که به « حقیقت » وفادار ماند. او مستند را « تفسیر خلاقه واقعیت » 1 برمی شمرد. مستند باید در مضامینی که از زندگی به عاریه می گیرد « مجال و فرصت انجام کاری خلاقه » یابد؛ نکته بنیادی این است که حقیقت برای فیلم ساز نباید بهانه غلیان احساسات که باید دستمایه پژوهشی موشکاف باشد. او در مقاله ای با همین عنوان امیدوار به « گشودن پرده بر روی دنیای عینی » است.

در انگلستان، تعهد اجتماعی سینماگران پدید می آید و از نهادهای دولتی (از 1927 تا 1939) یارانه می گیرد. در واقع، ویژگی مکتب مستند انگلیس این است که دولت حامی و پدید آورنده آن است.(و این در دموکراسی غربی تجربه ای کمیاب است). در این هنگام بخش مستند اولویت می یابد. این بخش را گریرسون می گرداند که به نوبه خود نقش اصلاحی و دموکراتیک برعهده دارد: گریرسون می کوشد کارآمدی ها و ناکارآمدی های جامعه را به گونه ای کلی روشن دارد تا امکان درک بهتری برای شهروندان فراهم آید. با توجه به پیشرفت اجتماعی، این فیلم ها سویه ای اجتماعی دارند و به گونه ای الزامی به کیفیت والای بصری و مشخصا پردازش صدا می اندیشند (در این فیلم ها، تصاویر بر پایه ریتم نوار صدا تدوین می شوند). در همین زمان، ایده سینمای خدمات عمومی زاده می شود که وظیفه خود را کوشش برای حفظ کار آمدی دموکراتیکی که در خطر است می داند. همه مستندهای ساخته شده تا پیش از ورود انگلستان به جنگ از دید رویکرد به مردم وشرایط جهانی، موشکاف و باریک بین اند. این مستندها نشانگر کار نفس گیر و نگاه به تلاش های دیگرسینماهای مستند اند.

این مکتب همچنان به احترام گریرسون که سینماگران انگلیسی و اروپایی و نیز چهره های آوانگارد سینما و موسیقی را در یک کارگاه فیلم سازی به گرد هم آورد، مکتب گریرسون خوانده می شود. پشتیبان مالی این مکتب سازمانی دولتی بود که به کارهای امپراطوری استعماری رسیدگی می کرد. در این هنگام ساختاری تولیدی - « واحد فیلم سازی هیات باراریابی امپراطوری » - پا به میان می گذارد و فیلم سازان گرم کار می شوند.

نخستین فیلمی که ساخته می شود ماهیگیران به کارگردانی خود گریرسون در 1929 است که نقطه آغاز کارهای این مکتب است. این مکتب بر دو جریان بسیار مهم سینمای مستند چشم می دوزد: جریان فلاهرتی و جریان ورتوف. مکتب انگار که آمیزه ای از این دو جریان باشد و انگار که کارنمایی از این دو سنت به دست دهد منحصرا تنها ابعادی از این دو را نگاه می دارد که به نظرش جالب یا مناسب می آیند. از فلاهرتی ظرفیت استخراج زیبایی و شعر حقیقت و نیز روش شناسی کار را برمی گیرد که از جمله آن وقت گذاشتن برای ملاحظه (اندکی به شیوه مردم شناسان) و وقت گذاشتن برای نزدیک شدن به افرادی است که به فیلم درخواهند آمد؛ در اینجا واقعیت است که فرمان می راند و ساختار و تار و پود فیلم باید از آن الهام گیرد: « مستند(...) باید مکان حقیقی را به فیلم درآورد، سرگذشت حقیقی را » و گریرسون این را در مخالفت با فیلم های فیلم برداری شده در استودیو می گوید. از آن سو این مکتب از ورتوف و کوشش روس ها غرقه گشتن سینماگر در بافت اجتماعی، اهمیت مونتاژ همچون کاری که بنیاد نگارش مستند است و نیز کار بر روی صدا را برمی گیرد که همچون عنصر مجزایی دانسته می شد که در منطق مونتاژ با تصویر برابری می کند. ایده تقابل (کنترپوان) صوتی بر فیلم سازان انگلیسی تاثیر می گذارد و آنها بر مواد صوتی به شیوه ای بسیار تجربی به کارمی پردازند. کارهای این مکتب، موجب به کارگرفته شدن زیبایی شناسی سینمای مستند و تجربه گری ها بر روی روش های کار مستند می شود.

پ- تعهد اجتماعی: سینمای خدمات عمومی.

من سینما را تریبون می دانم و آن را مبلغانه به کار می گیرم.
جان گریرسون

جان گریرسون


پس از دوره 1925 تا 1933 گریرسون بیش تر تهیه کننده است تا فیلم ساز. او نقش خود را پیش از همه به عنوان حلقه بنیادی برای یافتن بهترین روند اقتصادی مشخص می دارد، به ویژه که در این هنگام ساختاری که این روندها را یارانه می بخشد به دگرگونی درافتاده است. مکتب علاقه خود را این بار بر کوشش ها و فعالیت های گوناگون کشور متمرکز می کند و برای نمونه تناقض های گوناگون چون مشکلات مسکن یا شرایط کار را به میان می کشد. اندک اندک، هنرمندان دیگری (عمدتا آوانگارد) به گروه می پیوندند و موضوعات نوینی را بیان می دارند: آنها جایگاه سینما را در پیوند با مخاطب آن و جامعه به پرسش می گیرند. گروه گریرسون همیاری و کوشش های گروهی را در پی دارد و کارگاه، فنون نوین را می آزماید : پیوندها میان صدا، تصویر و مونتاژ همه برکاویده می شوند (برای نمونه، در فیلم « مشکلات مسکن » به جای به کارگیری گفتار معمول پالوده و شسته و رفته، به ساکنان ساختمان مجال حرف زدن داده می شود؛ این فیلم که کاری گروهی است و در سال 1935 ساخته شده پیش درآمد سینما مستقیم است). فیلم نگاری حقیقت هرچه بیش تر اهمیت می یابد و روندهای دراماتیزه کردن بیش تر و بیش تر کاربرد می یابند ( هری وات و بازیل رایت در « پست شبانه » دراماتیزه کردن را بر گرد یک اتفاق یا رخداد ساده به کار می گیرند). این فیلم بر پایه گفتمانی بنیادی که یوریس ایونز و هانری استورک آغازگر آن بودند ساخته شد؛ گفتمانی در اخلاق مستند ساز: آیا مستندساز حق دارد حقیقت را به صحنه آورد؟

نقطه ختم این پژوهش ها در فیلم هایی یافتنی است که به هنگام کشمکش های جهانی ساخته شده اند و هرچه بیش تر به موضوع تهدید جنگ گرایش دارند. گویاترین این فیلم ها بی شک « خاطراتی برای تیموتی » ساخته 1945 همفری جنینگز است که به فیلم نامه و شخصیت هایی توسل می جوید که بازیگران حرفه ای نقش آنها را بازی می کنند.

پس از جنگ و فروپاشی مکتب گریرسون

در پایان سال های چهل، کشور به بحران نوینی می افتد. بخشی از این بحران برآمده از جنگ جهانی دوم است و دولت در این میان به مداخله برمی آید تا مالیات سنگینی برفیلم های وارد شده از امریکا ببندد. این قانون به « قانون مالیاتی دالتون »* معروف است که شامل عوارض 75 درصدی بر خرید فیلم بود. دولت از این قانون سود می برد تا بخشی از مالیات فیلم های انگلیسی را حذف کند و سهمیه 45 درصدی را ثابت نگه دارد. اما خیلی زود این شیوه بی نتیجه می ماند و فیلم های امریکایی بازار را با قدرت قبضه می کنند و این سهمیه به 30 درصد کاهش می یابد... باید همچنین خاطرنشان ساخت که در همین سال ها « اتحادیه سرمایه گذاری فیلم » زاده می شود ( این اتحادیه را خانم تاچر در 1984 برمی چیند و امروز این ایده در تولید جای خود را به « کنسرسیوم سرمایه گذاری سینمای بریتانیا » داده است).

پس از این فیلم ها که به جنگ از دیدی آموزشی می نگرند، مکتب بریتانیا از آغاز سال های 1950 رو به زوال می نهد. دولت بر آن می شود که یارانه این تجربه سینمایی را قطع کند تا به چیزی دیگر رسد. « در1951، مشخصا زیر نفوذ مایکل بالکون تهیه کننده، « بودجه فیلم تحربی » پدید می آید که BFI ( کانون فیلم بریتانیا) پشتیبان مالی آن است. منظور از این بودجه این است که به فیلم سازان جوان امکان دهد که نخستین کوشش فیلم سازی خود را بیرون از صنعت سینما تجربه کنند (...). از میان نخستین فیلم سازانی که کمک بی اف آی را دریافت داشتند می توان چند نام بسیار شناخته شده را یاد آورشد: کن راسل، جک گلد، لیندسی اندرسون، کارل رایتس، رابرت واس، پتر واتکینز، رایدلی اسکات، استفن فیرز، تونی اسکات،...»2.

مکتب بریتانیا با وجود از میان رفتن اش تاثیر بسیاری بر روحیات مستندسازان به جا نهاد و پیامدهای بی شماری در سراسر جهان داشت. در کانادا ( که گریرسون در آنجا برای اداره ملی فیلم کار می کرد)، در ایتالیا درگستره سینمای داستانی (استرومبولی ساخته روسلینی). همچنین یادمان های این مکتب خود را با پیدایش جریان نوینی به نام « سینمای آزاد » هویدا می سازد.

همپیوندی

1. GRIERSON cité par Satyajit RAY in The Documentary tradition (2nd edition) by Lewis JACOBS. Ed. Norton. 1979
2. « La télévision, un cinéma « introuvable »? » in Histoire du cinéma Britannique de Philippe Pilard. Cinéma 128. Editions Nathan Université. 1996. Page 79 & 81.

* در 6 اوت 1947 وزارت دارایی بریتانیا ازقدرت خود بنابر قانون عوارض وارداتی سال 1932 بهره می گیرد تا یک مالیات 75 درصدی خرید را برهمه واردات فیلم اعمال کند. این قانون ( از روی نام وزیر دارایی آن زمان، هیو دالتون) به عوارض دالتون معروف است. این مالیات در 8 اوت به اجرا درآمد و درباره همه فیلم های وارداتی اعمال شد که اکثریت قاطع آنها وارده از امریکا بود.