۱۲/۲۷/۱۳۸۵

ارول موریس در جشنواره علوم انسانی شیکاگو


ارول موریس در جشنواره علوم انسانی شیکاگو
برگرفته از پایگاه
ارول موریس
محسن قادری

موضوع سال 2006 جشنواره علوم انسانی شیکاگو جنگ وصلح بود.دیدن ارول موریس دراین جشنواره همچون عضو این برنامه موجب خرسندی و تا حدی شگفتی ام بود.وی مستندساز محبوب من است با این حال هنگامی که به موضوع « جنگ و صلح» فکر می کنم تنها کسی که به ذهنم نمی رسد ارول موریس است.او صحبت خود رابا توضیح این نکته آغاز کرد که فعالیت فیلم سازی اش دربرگیرنده دو نوع فیلم بوده : فیلم هایی با موضوعات سیاسی و فیلم هایی با موضوعات کاملاعجیب وغریب.من خود نخستین بار ارول موریس را با فیلم سریع، ارزان وافسارگسیخته شناختم ازهمین رو مستند های کاملاعجیب و غریب او را بیش ترمی پسندم.


موریس جدید طرین طرحش را که درباره بازداشتگاه ابوغریب است به ما معرفی می کند وتصاویر و نمودارهایی نشان مان می دهد که براساس موضوع شکنجه زندانیان کشیده شده اند.فرض او این است که این مشتی عکس است که ما صد سال دیگرجنگ عراق را به کمک آنها به یاد خواهیم آورد.موریس توضیح می دهد که ایده این فیلم با رازنهفته در دو عکس ازکارهای راجر فنتن به ذهنش رسید،عکس هایی که سوزان سونتاگ درکتابش نگریستن به رنج دیگران به آنها پرداخته است.دربحبوحه جنگ کریمه فنتن عکس هایی گرفت از« دره سایه مرگ».این دوعکس ازجاده ای یکسان گرفته شده اند، یکی گلوله های توپ ریخته شده درجاده را و دیگری همان گلوله ها را درگودال پای جاده نشان می دهد. راز این عکس ها در این است که بیننده ازخود می پرسد کدامیک ازآنها اول گرفته شده و کدامیک صحنه پردازی و بازسازی شده اند؟


راجر فنتون،دره سایه مرگ

توضیحات موریس بیش تربه ایده عکس آیکونیک معطوف بود.از این عکس ها چه چیزمی آموزیم؟ آنها تا چه حد حالت داده شده اند یا چیدمان یافته اند.یکی ازجنبه های جالب طرح ابوغریب این است که موریس فرصت دارد تا با عکاسان به گفت و گو بنشیند،فرصتی که به ما امکان می دهد تا ازمتن عکس ها فراتر رویم، چیزی که دیگر درباره عکس های فنتن یا هرعکاس درگذشته دیگری امکان پذیر نیست.

همانگونه که گفتم من ارول موریس را با فیلم سریع، ارزان و افسارگسیخته شناختم.این فیلم درباره چهارکس است: هنرمند باغ آرا،دانشمند علوم روبوتی،متخصص موش کور بی مو،ومربی حیوانات درنده.موریس فرد پنجمی را هم در نظر گرفته و با او به گفت و گو نشسته بود:فر ای.لوچتر.این شخص دردوسه کلمه که بود؟کسی که تلاش کرده بود دستگاه هایی بسازد تا رنج محکومان به مرگ را در لحظه اعدام کاهش دهد و مجازات مرگ را انسانی تر سازد اما تناقض اینجا بود که نفی کنندگان هولوکوست در پایان عمرش وی را به خدمت گرفتند تا ثابت کنند که هولوکوست اساسا رخ نداده است.

موریس احساس می کرد « فرد لوچتر» با این مجموعه آدم ها همخوانی ندارد.همسرموریس دراین باره مثال جالبی می زند: «هیتلر یک چاشنی غذایی نیست.وقتی آن را به سوپ می افزایید سوپی با طعم هیتلردرست می شود.»

جناب مرگ


موریس این شخصیت را ازفیلم سریع،ارزان وافسارگسیخته حذف کرد و فیلم « جناب مرگ»را تماما درباره او ساخت .او به درستی فیلم نخست را در فهرست آثار عجیب و غریب خود و دومی را درفهرست فیلم های سیاسی اش می نهد.این آثار گو اینکه موضوعات متفاوتی دارند اما هردو از کارهای خوب موریس اند.


پیوندهای دیگر

خط نازک آبی
ارول موریس
روان پزشک یازده دقیقه ای













آدم ها مثل روبات اند
مثل حشرات
مثل موش ها
برگرد زمین وول می خورند،سکندری می خورند،می جوند
و کاری نمی کنند
و می میرند

هیچ نظری موجود نیست: