۵/۰۹/۱۳۸۵

ماجراهای هلن کلر

اوگوست و لویی لومیر


ماجراهای هلن کلر
بازسازی فیلم بازیافته لومیرها

محسن قادری

درسال 2004 به هنگام نوسازی ساختمانی اداری در پاریس کارگران یک قوطی فیلم متعلق به پیشگامان سینما اگوست و لویی لومیر یافتند که برچسپ « اتازونی1894»(ایلات متحده 1984)برآن خورده بود.مورخان ازدیدن تصاویر درون قوطی بسیار شگفت زده شدند زیرا مجموعه فیلم های کوتاهی را یافته بودند که لومیرها هنگام سفربه امریکا در سال1893گرفته بودند.این فیلم ها دراصل طرحی درباره دشواری های زندگی روزمره هلن کلرشخصیت کرولال و نابینا بود که آنان مدت زیادی به آن فکر کرده بودند.تصاویر ارزشمند فیلم هلن کلرکه بسیاری آن را نخستین مستند در نوع خود می دانستند به گونه وفادارانه برپایه نسخه اصلی لومیرها بازسازی شد...در ابتدای این فیلم قابی به سبک فیلم های کلاسیک نمایان می شود که عنوان فیلم درآن نشان داده شده است: « ماجرای هلن کلر». در بخش نخست از این فیلم سه حلقه ای تصویری از هلن کلر می بینیم که درمحوطه چمن ایستاده ومردی در اطراف اوپرسه می زند. میان نویس نمایان می شود:« مردی با نیات پلید به سوی هلن می آید».مرد روب دوشامبر پوشیده و پشت به بیننده و رو به هلن کلر بخش پیشین روبدوشامبرش را می گشاید وبدن لختش را به اونشان می دهد.مرد پس ازچند بارکوشش ازآنجا که با واکنشی روبرو نمی شود سرخورده ازقاب بیرون می رود.میان نویس نمایان می شود:« پایان».در بخش دوم هلن با چوبدست درجای پیشین ایستاده است.از بالای قاب،گل مصنوعی بزرگی که به نخی بند شده دور سرش تاب می خورد.هلن می خواهد خود را از شرآن خلاص کند اما نمی تواند.زنی به کمکش می اید.هلن به گمان آنکه مزاحم را یافته ضربه ای محکم بر سرش فرود می آورد.میان نویس:« پایان».در بخش سوم بازیگری خیابانی می خواهد حرکاتی برای او اجرا کند.همان جا.هلن درجای خود ایستاده.میان نویس:« بازیگری خیابانی می خواهد هلن به کارش بنگرد». مرد با اجرای پانتومیم ابتدا چیدن و بوییدن گل را نمایش می دهد و ازهلن می خواهد که آن را ببوید.سپس چیزدیگری از زمین برمی گیرد و می خورد و جلو هلن نیز می گیرد.سپس اداهایی درمی آورد و بازبا بی تفاوتی او روبه رو می شود. سرانجام ناسزایی می گوید و می رود.میان نویس:« پتیاره».و میان نویس دیگر:« پایان».نوشته و کارگردانی:ادم کمبل شمیت، 2006.هرسه پاره فیلم ازسایت گوگل ویدیوبرگرفته شده که در آن می توان دیگر فیلم های کوتاه کلاسیک وکارهای سینماگران تجربی را نیز یافت.در سایت یو تیوب نیز می توانید این فیلم ها را اینجا ببینید

۲ نظر:

ناشناس گفت...

سلام . نميدونم چطور ازتون تشكر كنم . خيلي ممنونم . بايد من رو ببخشيد كه وقت شما رو ميگيرم با سوالهايم . راستيتش باز هم با سوال اومدم .
درباره ي موضوع فيلمنامه ام يعني همون داستانش بگم كه درباره ي زني هستش كه رابطه ي خوبي با خدا داره و يك قاليچه به يادگار پدرش داره كه ازش به عنوان سجاده استفاده ميكنه . اما به خاطر مشكل خاصي مجبور به فروش قاليچه ميشه . اما هر كاري ميكنه قاليچه به فروش نميره يا اينكه بعد از فروش باز طي اتفاقي خريدار پشيمون ميشه و حتي يك بار دزد قاليچه رو ازش ميدزده اما باز هم قاليچه طي اتفاقات و رخدادهايي به زن برميگرده . در واقع اين قاليچه كه شاهد تمام لحظه هاي عرفاني زن با مومن بوده به نوعي هيچ كس رو لايق تصاحب خودش نميدونه جز زن . وقتي هم كه زن از فروش اون خسته و نا اميد ميشه و به خونه بر ميگرده مشكلش به طور باورنكردني براي خودش حل ميشه و پولي كه نياز داشت فراهم ميشه . اين داستان فيلمنامه كوتاه من هستش . در ضمن سوال ديگه اي هم داشتم ازتون اين بود كه اولا من در تهران زندگي ميكنم . فكر نميكنم توانايي مالي بالايي داشته باشم كه بتونم در كلاسهاي خيلي حرفه اي شركت كنم . اما ازتون ميخوام كه يك كلاس فيلمسازي و كارگرداني مبتدي براي امثال من معرفي كنيد . در ضمن من خيلي دوست دارم در زمينه ي سينمايي شما يعني سينماي مستند هم كار كنم و بتونم فيلمسازي مستند هم ياد بگيرم و فيلم بسازم . اگه ميشه درباره ي كلاسهاي اون هم توضيحي بديد . و در آخر اينكه درباره ي خودتون هم بيشتر بگيد كه چه كارهايي كرديد و چه كار هايي ميخواهيد بكنيد و وووووو .
يه دنيا تشكر .
خدا هميشه يار و نگهدارتون .

Artur گفت...

in english, please