۶/۲۲/۱۳۸۴

دختران شورشي/1






زيبا و دخترش در طلاق به سبك ايراني

دختران شورشي
شش مستند از ساخته هاي كيم لونجينوتو
نوشته اي درباره دختران رويايي،روزي كه فراموش نمي كنم،طلاق به سبك ايراني،پسران شينجوكو،دختران گي،و فراري
نوشته گري موريس

بخش نخست

تركيب رئاليتي تي وي و تصاويري ازپيروزي جورج بوش(يا بهتربگوييم«به تخت نشستن او»)به نظرتاثير جانبي غير منتظره ا ي داشته است: اين تاثير آمادگي شمار فزاينده اي از مخاطبان براي رويكرد به فيلم هاي مستند بوده است. شايد هم روح زمانه،يعني اشتياق جمعي به آنچه دست كم درفرهنگي شديدا رونوشت بردارخود را حقيقت جلوه مي دهد،عامل اين امربوده باشد.در هرصورت،بينندگان با ديدن فيلم هاي مايكل موركه محورشرارت حكومتي-شركتي-نظامي را به نمايش مي گذارد، به گونه بسيار گسترده اي به فيلم هاي مستند واكنش نشان داده اند.اگرچه رويكرد غير منتظره به آثار غيرداستاني كلاسيك برادران مايزلس،فردريك وايزمن، باربارا كوپل وغيره،ونيز به آثار پيشگامان پيش و پس از جنگ چون يوريس ايونز،رابرت فلاهرتي-و اثر جاودانه اش نانوك شمالي- تحقق نيافت اما در اين ميان ذينفع هاي ديگري را مي توان بازجست.

چنين مي نمايد كه كيم لونجينوتو مستند ساز بريتانيايي به دليل درون بيني عميق و درك و شناخت وسيع خود به جايگاهي ارزشمند در سينماي مستند دست يافته است.لونجينوتو به عنوان يكي از مستندسازان پرتلاش معاصردر ژانر« سينماي حقيقت»جايگاهي يكه و بي همتا يافته و از جمله فيلم سازاني است كه با حجم قابل ملاحظه آثارخود شناختي قطعي و تعين كننده از موضوعات خويش به دست مي دهد.هيچ فيلم سازي تا اين حد به كنه «موضوعات» خود نزديك نشده است.از دختران نوجوان ايراني گرفته كه در فيلم «فراري»(2001)از خانواده هاي بدرفتارخود مي گريزند تا زنان ژاپني ناهمجنس پوش در دختران رويايي(1994)كه براي نمايش هاي مد آموزش مي بينند،و نيز همه بازيگران در همه صحنه هاي درام هولناك ختنه سوران در روستاهاي كنيا در فيلم روز.

فراري

لونجينتو توانسته است به عمق برخي ازرازآلود ترين خرده فرهنگ هاي جهان رخنه كند و در پاره اي از موارد همكاري هاي زيبا مير حسيني انسان شناس ايراني برخورداربوده كه با وي در فيلم طلاق به سبك ايراني وفراري ساخته سال2001همكاري نموده است.طلاق به سبك ايراني (1998)جزييات كشمكش زن و شوهرهاي ناسازگاررا در شعبه اي از دادگاه هاي خانواده در جمهوري اسلامي ايران به تصوير مي كشد،فضايي از پيش ناديده ويقينا تصور ناپذيردر دنياي غرب.«پسران شينجوكو»(1995)دنياي نهفته دگر جنسيت جويان و مبدل پوشان جنسي را مي كاود كه زن هاي عميقا سرخورده عشقي را در «نيو مريلين كلوب»توكيو ارضا مي كنند. روزي كه فراموش نمي كنم(2002)به عمق مشكل ختنه در روستاهاي افريقا مي پردازد و ختنه سوران دخترك نه ساله اي را روايت مي كند كه ضجه هاي دردناكش در خارج قاب تصوير گوش را مي آزارد.

مستندساز در كنار موضوعاتش

ستارگان فيلم هاي لونجينتو آشكارا زنان و دختركان معمولي اي هستند كه در شرايط باور نكردني و خارق العاده ديده مي شوند.دختران نوجوان فيلم« فراري» و دختركان كم سن و سال تر فيلم «روزي كه فراموش نمي كنم »در چنبره بحران هاي خانوادگي و هنجارهاي فرهنگي اي گرفتارند كه به سختي مي كوشند از سنگيني بار آنها رهايي يابند.در فيلم نخست(فراري)با مجموعه اي از مشكلات مواجه ايم،از دختري كه برادرش او را كتك مي زند تا دختر ديگري كه پدرخوانده اش سعي در تجاوز به او دارد و در اين نقطه مادرش در صدد مي آيد او را به آتش بكشد.در مورد ديگر(روزي كه فراموش نمي كنم)جدالي بس آشكار ترمورد توجه فيلم ساز قرار مي گيرد-دختراني كه عليه سنت هاي پدرسالارنه ختنه سوران زنانه مي شورند،رويدادي غم انگيز كه در ادامه غالبا به ازدواج دختري(هشت يا نه ساله)با مردي بسار مسن تر از خود منجر مي شود.اما اينها مناسباتي پيچيده اند؛در فراري ستيز دختران در ميانه نياز به آزادي از فرهنگ خفقان آور و اشتياق ايشان به بودن در كنار خانواده جاي دارد.براي برخي ازايشان،خواسته دوم يعني بودن دركنار خانواده چنان شديد است كه عاجزانه تقاضا مي كنند به نزد والدين بدخوي خود بازگردند.برخي نيز به نرمي و ملايمت خود را به خانواده هايشان نشان مي دهند تا در ادعاهاي خود مبالغه به عمل آورند.با اين حال،برخي ديگر از اين امكان درمي گذرند و به مددكاران اجتماعي امكان مي دهند كه براي ايشان كسب و كاري در محيط هاي ايمن دور از خانواده هايشان بيابند.

اين فيلم ها-فراري،طلاق به سبك ايراني،و روزي كه فراموش نمي كنم-كه من آنها را به گونه ساده «فيلم هاي روستايي» مي نامم تاآنها را از سه« فيلم شهري» ديگرمتمايز سازم،در موارد عجيبي از نظر مضمون سرپيچي زنان از قوانين محيطي دست و پاگير با فيلم هاي پسران شينجوكو،دختران گي(2002)،و دختران رويايي،كه همه در ژاپن مي گذرند وجه اشتراك دارند.«دختران»در سه فيلمي كه در ژاپن مي گذرند در سايه فرهنگ مذهبي روستايي از آن سان كه در فيلم هاي فراري،طلاق به سبك ايراني يا روزي كه فراموش نمي كنم مي بينيم نمي زيند بلكه در مراكز فرهيخته و موجه شهري زندگي مي كنند.«پسران شينجوكو»كه نامشان به عنوان بندي اين فيلم راه يافته ميزبانان يك باشگاه شبانه حرفه اي و زنان مرد نمايي هستند كه با لباس و آرايش مردانه انواع و اقسام اشارات جنسي را به معرض نمايش در مي آورند. از سه چهره اصلي اين فيلم،يكي با يك دگرجنسيت جو زندگي مي كند،يكي با دختري خياباني و ديگري با زنهاي خياباني ميانه سال قرار ملاقات مي گذارد.«دخترن گي»نيزبه يك تعبير زناني شورش گرند كه فعاليت هاي كشتي گيران حرفه اي را در شكل بسيار خشن ژاپني اين ورزش دنبال مي كنند.«دختران رويايي»گوشه ديگري از فرهنگ ژاپني رامي جويد،يعني مدرسه تاكارازوكا،كه به زنان جوان آموزش مي دهد تا اختصاصا براي زنان بيننده،به اجراي نمايش هاي چشم گير با موضوع پوشيدن لباس هاي جنس مخالف بپردازند.

دوربين لونجينتو تا آنجا كه موضوع اجازه مي دهد به هدف نزديك مي شود.